آریتمیها (بینظمیهای ضربان قلب)
تقریبا در هر ثانیه یک پیام الکتریکی از دهلیز راست قلب منشا میگیرد. این پیام الکتریکی در قلب منتقل شده و یک ضربان را در قلب به وجود میآورد. یک گروه از سلولهای اختصاصی در عضله دهلیز راست قلب، تحت عنوان گره سینوسی-دهلیزی (SAnode) این پیام را شروع میکنند.گره سینوسی-دهلیزی (SAnode) به عنوان ضربانساز طبیعی قلب عمل میکند. این پیامهای الکتریکی باید با توالی زمانی دقیقی از 4 حفره قلب عبورکنند تا به طور منظمی باعث انقباض عضلات قلب شوند و خون را در بدن پمپ کنند.

هر گونه تغییر در این پیام الکتریکی که باعث اختلال در ریتم منظم قلب شود، اختلال ریتم (آریتمی) نامیده میشود. قلب ممکن است بسیار سریع یا بسیار آهسته و یا با یک الگوی نامنظم بتپد. آریتمیها در افراد دارای قلبهای طبیعی و یا آنهایی که بیماری زمینهای دارند، نیز رخ میدهد. گاهی قلب یک ضربان را جا میاندازد و یا به آرامی میتپد. این تغییرات مختصر، معمولا بیخطر میباشند. برخی از افراد آریتمی خفیفی دارند که هرگز مشکلی را به وجود نمیآورد. با این وجود در برخی آریتمیها، ممکن است فعالیت پمپاژ قلب تحت تأثیر بسیاری قرار بگیرد. همچنین ممکن است آریتمی باعث علایمی مانند تپش قلب (آگاهی از ضربان غیرطبیعی قلب)، سبکیسر یا افتادن ناگهانی گردد. اگر مبتلا به سایر بیماریهای قلبی مانند نارسایی قلبی باشید، احتمال مشکل سازشدن آریتمی بیشترمیشود.
برخی افراد با ضربان نامنظم قلب متولد میشوند. سایر بیماریهای قلبیعروقی مانند فشارخون بالا، بیماری دریچهای، نارسایی قلبی، یا بیماری سرخرگ کرونری نیز ممکن است باعث آریتمی شوند. دیابت (بیماری قند خون) نیز ممکن است باعث ایجاد آریتمی شود. موادی مانند کافئین، دخانیات، الکل،کوکائین، برخی از داروهای تجویز شده توسط پزشک، برخی از داروهای ضدسرفه و ضدسرماخوردگی بدون نسخه، قرصهای مکمل و برخی از داروهای گیاهی نیز الگوی ضربان قلب را تحت تأثیر قرار میدهند.
استرس نیز در برخی از افراد به دلیل آزاد شدن آدرنالین (هورمون استرس) منجر به آریتمی میگردد. ممکن است سطوح اندک یا نامتعادل یونها نظیرکاهش یا افزایش پتاسیم منجر به آریتمی و یا بدترشدن آن گردند. پزشک ممکن است با آزمایشهای خونی این مقدار یونها را بررسی نماید تا مطمئن شود که مشکل قابل اصلاحی که منجر به آریتمی شده است وجود ندارد. بنابراین درمان ممکن است شامل تغییر شیوه زندگی و کنترل سایر بیماریها، مصرف داروهای ضدآریتمی، اجتناب از مصرف برخی داروها، روشهای غیرجراحی، یا جراحی (برای نمونه کارگذاشتن یک ضربانساز مصنوعی در بدن) باشد که باعث برگشت ضربان طبیعی قلب میشوند. پزشک ممکن است شما را به پزشک متخصص آریتمی موسوم به الکتروفیزیولوژیست ارجاع دهد.
ضربان طبیعی قلب
گره سینوسی-دهلیزی (SA node) ضربانسازی است که پیام الکتریکی را در هر ضربان طبیعی قلب آغاز نموده و باعث انتقال طبیعی پیام الکتریکی در مسیرهای موجود در بافتهای قلبی میشود.
انواع آریتمیها
بینظمیهای موجود در ریتم قلب را میتوان با تأثیری که بر سرعت تپش قلب (افزایش یا کاهش) و جایی که در قلب رخ میدهند (در دهلیزها یا در بطنها) طبقهبندی کرد. نوع دیگری از آریتمی، بلوک قلبی نام دارد. بلوک قلبی عبارت است از یک وقفه جزیی یا کلی در انتقال پیامهای الکتریکی بین حفرات فوقانی (دهلیزها) و تحتانی قلب (بطنها).
افزایش و کاهش تعداد ضربان قلب (تاکیکاردی و برادیکاردی)
ضربان نامنظم قلب ممکن است بسیار آهسته (برادیکاردی) و یا بسیار سریع (تاکیکاردی) باشد. معمولا ضربان قلب یک فرد سالم در حالت استراحت در حدود ۶۰ تا ۱۰۰ ضربان در دقیقه میباشد. کاهش تعداد ضربان قلب (برادیکاردی) به کمتر از ۶۰ ضربان دردقیقه، ممکن است یک بیماری پزشکی شمرده نشود. یک فرد فعال از نظر جسمانی که قلبش به طور موثری کار میکند، ممکن است ضربان قلب پایینی داشته باشد که این حالت به هیچ وجه یک حالت غیرطبیعی محسوب نمیشود، اما اگر قلب به حدی آهسته بتپد که خون کافی به مغز نرسد، علائمی مانند سبکی سر و سنکوپ (از حال رفتن) به وجود میآید، که در این حالت ضربان آهسته قلب یک مشکل محسوب میشود.
کاهش تعداد ضربان قلب (برادیکاردی) بیشتر اوقات در افراد سالمند دیده میشود، چرا که افزایش سن با آسیب سیستم الکتریکی قلب در ارتباط بوده و ممکن است تمام پیامهای الکتریکی ناشی از دهلیز، به بطن منتقل نشوند. این امر ممکن است در اثر آسیب به گره سینوسی- دهلیزی (یعنی جایی که ضربان الکتریکی از آن شروع میشود) یا به علت وجود آسیب در مسیرهای الکتریکی به وجود بیاید که حفرات بالایی (دهلیزها) را به حفرات پایینی (بطنها) وصل میکنند. این آسیب ممکن است به دلیل بیماری قلبی، پیری، یک نقص ژنتیکی یا مصرف برخی از داروها باشد.
داروها یا استفاده از یک ضربانساز موقتی، میتوانند به طور موقت انقباضات قلب را افزایش دهند. همچنین استفاده از ضربانساز یک درمان درازمدت محسوب میشود. افزایش تعداد ضربان قلب (تاکیکاردی) به ضربان بیش از حد قلب یعنی بیش از ۱۰۰ ضربان در دقیقه گفته میشود، که بسته به محل وقوع آن در قلب انواع مختلفی دارد. شاید فیبریلاسیون، خطرناکترین شکل تاکیکاردی باشدکه باعث میشود قلب بلرزد، به جای اینکه منقبض شود، تپش قلب نه تنها سریع است بلکه ناهماهنگ نیز میباشد. تاکیکاردی و فیبریلاسیون را میتوان با دارو، عمل جراحی یا وسایل مکانیکی درمان کرد.
علائم برادیکاردی (کاهش تعداد ضربان قلب)
در صورت طولانی شدن و یا عود علائم زیر با پزشک خود تماس بگیرید: خستگی مفرط، تنگی نفس (با حداقل فعالیت)، تعداد نبض کمتر از ۵۰ ضربه، سبکی سر، سنکوپ (از حال رفتن) یا پیش سنکوپعلایم تاکیکاردی (افزایش تعداد ضربان قلب)
در صورت طولانی شدن و یا عود علایم زیر با پزشک خود تماس بگیرید: تپش قلب (احساس لرزش یا احساس ضربان قلب در ناحیه سینه و گردن)، سبکی سر، سرگیجه، سنکوپ یا پیش سنکوپ، درد یا ناراحتی در سینه، تنگی نفس
بلوک قلبی
بلوک قلبی حالتی است که در آن گره سینوسی- دهلیزی یک پیام الکتریکی طبیعی را ارسال میکند، اما این پیام از گره دهلیزی-بطنی عبور نمیکند و وارد بطنها نمیشود، بنابراین ممکن است انقباض غیرمؤثر بطنها رخ بدهد، این حالت معمولاً به عنوان نتیجه پیری یا آسیب دیدن قلب در اثر یک بیماری مزمن مانند بیماری سرخرگهای کرونری یا بیماریهای دریچهای قلب (مادرزادی) بهوقوع میپیوندد. اعمال جراحی قبلی، ممکن است سبب آسیب قلب شده باشند. برخی داروهای خاص که هدایت الکتریکی قلب را کند میکنند (مانند دیگوکسین، مهارکنندههای بتا یا برخی از مهارکنندههای کانالهای کلسیم) ممکن است بلوک قلبی را بدتر کنند.
بلوک قلبی به سه دسته تقسیم میشود و این دسته بندی بر مبنای شدت بلوک میباشد. در بلوک درجه یک قلبی، پیام الکتریکی از گره دهلیزی-بطنی بسیار آرام عبور میکند. پزشک ممکن است در این حالت به فاصله PR در نوار قلب نگاه کند، که میزان زمان صرف شده برای رسیدن پیام الکتریکی از دهلیزها به بطنها را نشان میدهد. اگر فاصله PR طولانیتر از ۰/۲ ثانیه بود، شما به بلوک درجه یک قلبی مبتلا میباشید. اگر سرعت و ریتم قلبتان طبیعی باشد، قلبتان مشکلی ندارد. در واقع برخی ورزشکاران مبتلا به بلوک درجه یک قلبی هستند. معمولا در صورت ابتلا به بلوک درجه یک قلبی نیاز به درمان ندارید. اگر داروهایی مانند دیگوکسین یا مهارکنندههای بتا مصرف میکنید، توجه داشته باشید که مصرف دارو ممکن است منجر به پیدایش بلوک درجه یک قلبی شود.
اگر مبتلا به بلوک درجه دو قلبی باشید، برخی از پیامهای الکتریکی از گره سینوسی-دهلیزی قلبتان به بطنها نمیرسند. در بیشتر افراد مبتلا به بلوک درجه دو قلبی، پیامهای الکتریکی به صورت فزایندهای با هرضربان قلب در گره دهلیزی-بطنی تاخیر میکنند تا اینکه در نهایت یک ضربان قلب به طورکامل حذف میشود. به این حالت نوع موبیتز بلوک قلبی گفته میشود. ممکن است شما هیچگونه علامتی نداشته باشید و یا ممکن است دچار سرگیجه اندکی شوید، ولی معمولا این بیماری خطرناک نیست. در یک نوار قلب (ECG) ضربان حذف شده به صورت موج P نشان داده میشود که توسط موج QRS دنبال نشده است (یک انقباض دهلیزی که بطنها را منقبض نکردهاند).
در موبیتز نوع ۲ بلوک قلبی، فاصله بین موج P و موج QRS ثابت باقی میماند، ولی گره دهلیزی-بطنی به طور متناوب پیامهای الکتریکی را بلوک میکند. نوع ۱ بلوک قلبی موبیتز ممکن است خود به خود رفع شود. اما نوع ۲ بلوک قلبی موبیتز عموماً شدیدتر بوده و مستلزم این است که یک ضربانساز در بدن کاشته شود.
در یک فرد مبتلا به بلوک نوع سوم یا بلوک کامل قلبی هیچ پیامی به هیچ وجه از دهلیزها به بطنها نمیرسد. برای جبران این حالت بطنها از ضربانساز ثانویه مخصوص به خود برای انقباض و به حرکت درآوردن خون استفاده میکنند. اما ضربانهایی که به این نحو شکل میگیرند آهستهاند و نمیتوانند کارکردکلی قلب را ادامه دهند. در نوار قلب مربوط به بلوک کامل قلبی رابطه بین موج P و موج QRS کاملا غیرطبیعی میباشد.
فرد مبتلا به بلوک درجه سوم قلبی ممکن است هشیاری خود را از دست بدهد، دچار نارسایی قلبی شود و در معرض خطر وقوع ایست قلبی قرار بگیرد. یک ضربانساز مکانیکی باید به حالت اورژانسی کار گذاشته شود. اگر کاشت سریع ضربانساز مکانیکی میسر نباشد میتوان به طورموقت از یک ضربانساز موقتی استفاده کرد تا فرد برای عمل اصلی زنده بماند. در بیشتر انواع بلوک قلبی، تصمیمگیری برای کاشت یک ضربانساز مبتنی بر شدت علایم برادیکاردی (کاهش تعداد ضربان قلب) میباشد. در برخی از موارد، عامل تعیین کننده این است که سرعت ضربان قلب شما تا چه حد آهسته شده است.
اختلال ریتم بطنی
بطنها قسمت اصلی پمپاژ قلب را انجام میدهند بنابراین معمولا آریتمیهای بطنی شدیدتر از آریتمیهای دهلیزی میباشد. آریتمیهای بطنی خطرناک معمولا همراه با سایر بیماریهای قلبی رخ میدهند و رخ دادن تنهای آنها، شایع نمیباشد. یک فرد سالم ممکن است ضربانهای منفرد اضافی زیادی داشته باشد، که همگی از بطنها منشا میگیرند، چنین فردی اگر دارای عملکرد طبیعی قلب باشد، معمولا نیازی به درمان ندارد.
انقباض زودرس بطنی
انقباض زودرس بطنی، زمانی رخ میدهد که بطنها بسیار زودتر منقبض شده و ضربان قلب طبیعی را قطع میکنند. انقباض زودرس بطنی ممکن است بدون علایم هشداردهنده اتفاق بیافتد. انقباض زودرس بطنی اغلب بعد از مصرف کافئین یا داروهای بدون نسخهای که حاوی افدرا یا افدرین میباشند، رخ میدهند.
انقباضهای زودرس بطنی به خودی خود ممکن است بیخطر باشند و اغلب نیازی به درمان ندارند. اما اگر شما مبتلا به یک بیماری قلبی دیگر مانند آسیب عضله قلبی (کاردیومیوپاتی) یا نارسایی قلبی نیز باشید، در اینصورت انقباضهای زودرس بطنی ممکن است هشداری برای آریتمیهای بسیار شدید یا درازمدت نظیر تاکیکاردی بطنی یا فیبریلاسیون بطنی باشند.
تاکیکاردی بطنی
در یک فرد مبتلا به تاکیکاردی بطنی مجموعهای از انقباضات بطنی از نقطهای در درون بطنها منشا میگیرند و ضربان قلب از ۱۰۰ ضربان در دقیقه به ۲۵۰ ضربان در دقیقه افزایش مییابد. نگرانی اصلی ناشی از این نوع تاکیکاردی قلبی این است که این نوع آریتمی ممکن است با پمپاژ خون توسط قلب تداخل کند. در این حالت فرد به سرگیجه و سنکوپ دچار میگردد. تاکیکاردی بطنی ممکن است بدون هیچگونه هشداری به فیبریلاسیون بطنی تبدیل گردد که یک بیماری کشنده است.
بنابراین از تاکیکاردی بطنی به عنوان یک اختلال اوژانس یاد میشود. هدف از درمان تاکیکاردی بطنی، متوقف نمودن ضربان تند قلب است. این کار در صورت لزوم به وسیله شوک الکتریکی (دفیبریلاسیون) انجام میشود. اگر ریتم طبیعی قلب باز نگردد، ممکن است تاکیکاردی بطنی به فیبریلاسیون بطنی تبدیل شود و در عرض چند دقیقه فرد را از بین ببرد.
فیبریلاسیون بطنی
فیبریلاسیون بطنی خطرناکترین نوع آریتمی است که نیاز به مراقبتهای اورژانسی و فوری دارد. در این نوع از آریتمی، پیامهای الکتریکی متعددی از نقاط مختلف قلب ارسال میشوند و انقباضات قلب نامنظم میگردند. گرچه سرعت تپش قلب ممکن است به ۳۰۰ ضربان در دقیقه برسد، اما تپشهای قلب به طورکامل ناموثر میباشند و خون بسیار کمی از قلب خارج میشود. از آنجایی که مغز اندامی است که بیشترین حساسیت را به کمبود خون حاوی اکسیژن دارد، لذا فیبریلاسیون بطنی منجر به بیهوشی میگردد. در این شرایط افراد حاضر در محل، باید بلافاصله با اورژانس (۱۱۵) تماس بگیرند یا اگر فرد به خوبی نفس نمیکشد، بلافاصله احیای قلبی ریوی (CPR) انجام دهند. معمولا استفاده از دستگاه شوک الکتریکی (دفیبریلاتور) برای بازگرداندن ریتم طبیعی قلب به منظور پیشگیری از آسیب شدید به مغز و سایر اندامها ضروری است. سالانه افراد زیادی در اثر فیبریلاسیون بطنی دچار مرگ ناگهانی میشوند.
دفیبریلاتور (یا دفیبریلاتور خارجی خودکار یا AED) دستگاهی الکترونیکی است که پرسنل اورژانس یا سایر افراد آموزش دیده از آن برای شوک دادن به فردی استفاده میکنند که قلبش دچار فیبریلاسیون شده است. امروزه دفیبریلاتورها در بسیاری از اماکن عمومی مثل فرودگاهها نصب شدهاند.
سندرم Q-T طولانی
سندرم Q-T طولانی، اختلال نادری از سیستم الکتریکی قلب است. در سندرم Q-T طولانی زمان بین فعالیت الکتریکی و استراحت بطنها طولانی میشود (در نوار قلب به صورت فاصله Q-T نشان داده میشود) و در نتیجه فرایند شارژ مجدد قلب در انتهای هر ضربان قلب، مختل میگردد. ممکن است آریتمیهای بطنی خطرناک رخ دهند. معمولا سندرم Q-T طولانی یک بیماری ارثی است، هر چند ممکن است توسط برخی داروها، سکته مغزی یا اختلالات عصبی نیز به وقوع بپیوندد. این عارضه اغلب در کودکان و جوانانی روی میدهد که بیماری دیگری ندارند.
علامت اصلی سندرم Q-T طولانی، کبود شدن فرد و یا سنکوپ است. فرد مبتلا به این عارضه، لزوماً همواره ضربان غیرطبیعی ندارد. این عارضه ممکن است در طول ورزش، احساسات عمیق (مانند ترس، عصبانیت یا درد) و یا در اثر شنیدن یک صدای بسیار گوشخراش روی دهد. تشخیص این سندرم بسیار دشوار است. چون این ضربان غیرطبیعی قلب ممکن است در طول گرفتن یک نوار قلب رخ ندهد و همچنین چون از یک کودک سالم معمولا نوار قلب نمیگیرند، بنابراین امکان تشخیص این سندرم به وجود نمیآید. فرد مبتلا به سندرم Q-T طولانی، ممکن است به ضربان تند غیرطبیعی حساس باشد. این امر ممکن است منجر به بروز تاکیکاردی بطنی (موسوم به torsade des pointes) شود که باعث میشود پمپاژ قلب غیرموثر شود. در نتیجه اگر به مغز خون حاوی اکسیژن کافی نرسد، فرد سنکوپ میکند. اگر قلب به ریتم طبیعی خود بازنگردد، ممکن است به فیبریلاسیون بطنی تبدیل شود که ممکن است در عرض چند دقیقه فرد مبتلا را بکشد.
درمان سندرم Q- T طولانی، اغلب با داروهای مهارکننده بتا صورت میگیرد. این داروها باعث از بین رفتن یا کاهش علایم میشوند. در برخی افراد برای جلوگیری از بروز فیبریلاسیون بطنی کار گذاشتن یک دفیبریلاتورکاشتنی (ICD)، ضروری است.
اگر شما یا فردی از اعضای خانواده مبتلا به این سندرم هستید، با پزشکتان درباره ایمن بودن فعالیتهای خیلی شدید مثلا شرکت در برخی از ورزشها مشورت کنید. درصورت موثر بودن درمان، شما خواهید توانست در یک فعالیت با شدت متوسط شرکت کنید و مطمئن باشید که میتوانید با یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان به ورزش بروید به شرط آنکه این افراد بدانند در صورت سنکوپ کردن شما، چه کاری باید انجام دهند.
خانوادههایی که دارای اعضای خانواده مبتلا به سندرم Q-T طولانی هستند، از داشتن دفیبریلاتورهای خارجی خودکار (AED) در منزل بهره میبرند.
آریتمیهای فوق بطنی
نوعی از آریتمی که در هر دو دهلیز قلب رخ میدهد (یعنی در بالای بطنها)، آریتمی فوق بطنی (یا دهلیزی) نامیده میشود.
تاکیکاردی فوق بطنی
تاکیکاردی فوق بطنی (یا دهلیزی) عبارتست از یک ضربان قلب منظم اما بسیارسریع (بیش از ۱۰۰ ضربان در دقیقه) که حفرات فوقانی قلب یعنی دهلیزها را درگیر میکند. این آریتمی انواع مختلفی دارد. تاکیکاردی فوق بطنی (یا دهلیزی) زمانی رخ میدهد که برخی از قسمتهای دهلیز به غیر از گره سینوسی-دهلیزی (ضربانساز طبیعی قلب)، توان ایجاد پیامهای الکتریکی را مییابند. مسیری که این پیامهای الکتریکی اضافی در آن شکل میگیرند، نوع تاکیکاردی قلب را مشخص میکنند.
در یکی از انواع تاکیکاردی فوقبطنی به نام “تاکیکاردی بازگشتی گره دهلیزی-بطنی” پیامهای الکتریکی در یک مسیر مدور غیرطبیعی در اطراف گره دهلیزی-بطنی بین دهلیزها و بطنها سیر میکنند و در هر چرخش باعث یک ضربان در قلب میشوند. نوع دیگر موسوم به “سندرم ولف-پارکینسون-وایت” زمانی رخ میدهد که یک مسیر الکتریکی اضافی بین دهلیزها و بطنها وجود دارد که باعث میشود پیامهای الکتریکی، بسیارسریع به بطنها برسند و در نتیجه باعث افزایش سرعت ضربان قلب میشوند. برخی از آریتمیها ناشی از مدارهای کوتاه یا بافت بیش از حد فعال از نظر الکتریکی در قلب میباشند.
اگر مبتلا به تاکیکاردی فوق بطنی هستید، ممکن است تپش قلب داشته باشید یا لرزش و سرعت قلب را احساس کنید. اغلب این علایم بهصورت ناگهانی با علایم هشداردهنده کم یا بدون این علایم رخ میدهند. برخی افراد دارای تنگی نفس، دچار فشار یا درد سینه یا سبکی سر میشوند. این احساسات ممکن است از چند ثانیه تا چندین ساعت طول بکشند. هر چند این علائم بالینی هشداردهنده میباشند، اما معمولا تاکیکاردی فوق بطنی بیماری کشندهای نمیباشد.
البته اگر دارای علایم بالینی باشید باید به پزشک مراجعه نمایید تا او بیماری شما را تشخیص داده و آن را درمان کند. درمان دارویی ممکن است علایم بالینی را کاهش دهد و با عمل تخریب قسمتی از بافت قلب میتوان این وضعیت را اصلاح نمود.
اگر علایم شدیدی دارید و به اتاق اورژانس منتقل شدید، پزشکان ممکن است داروهایی به شما تجویز نمایند که میتوانند تاکیکاردی فوق بطنی را متوقف کنند و به این ترتیب علایم شما را بلافاصله از بین ببرند. همچنین اگر نوع تاکیکاردی شما مشخص نشد گرفتن یک نوار قلب در حین وقوع علایم برای تشخیص بهترین درمان بلند مدت، مفید میباشد.
مانور وال سالوا
اگر پزشک تاکیکاردی فوق بطنی شما را تشخیص دهد، وی ممکن است تکنیکی تحت عنوان مانور والسالوا را به منظور کمک به کنترل تپش مختصر قلب، انجام دهد. این تکنیک به شرح ذیل است:
دراز بکشید، سپس یک نفس عمیق کشیده و تا جایی که میتوانید نفس خود را نگه دارید. سرفه کردن نیز اثر مشابهی ایجاد مینماید. متاسفانه این مانور همواره پاسخ نمیدهد.
اما اگر دارای علایم شدیدی مانند سبکی سر، تنگی نفس یا درد سینه هستید و یا در صورتیکه این علایم بعد از انجام مانور همچنان در شما وجود دارند، سریعا به بیمارستان مراجعه کنید. شما دراز بکشید و بلافاصله فردی با اورژانس (۱۱۵) تماس بگیرد.
فیبریلاسیون دهلیزی
فیبریلاسیون دهلیزی (AF) شایعترین نوع آریتمی میباشد. این عارضه در ۵ تا ۱۰ درصد افراد بالای ۶۵ سال روی میدهد. افراد بالای ۸۰ سال نسبت به ابتلا به این عارضه حساسیت زیادی دارند. گرچه این عارضه در افراد ۴۰ ساله یا کمتر نیز روی میدهد. در یک فرد مبتلا به AF ، پیام الکتریکی ناشی از گره سینوسی-دهلیزی با عبور از دهلیزها تسریع میشود. این امر منجر به لرزیدن حفرات فوقانی قلب و انقباض سریع و نامنظم قلب با سرعت ۴۰۰ تا ۶۰۰ ضربان در دقیقه میگردد.
یک ساختار اختصاصی بین دهلیزها و بطنها تحت عنوان گره دهلیزی-بطنی به مانند یک محافظ عمل میکند. این گره ۱ تا ۲ پیام از هر ۳ پیام دهلیزها را قبل از اینکه به بطنها برسند، متوقف میکند. اما بطنها کماکان سریع و نامنظم میتپند.
فیبریلاسیون دهلیزی (AF) ممکن است بدون همراهی هرگونه بیماری قلبی دیگری روی دهد. با این حال، فیبریلاسیون دهلیزی (AF) معمولا با فشارخونبالا، بیماری سرخرگهای کرونری، بیماریهای دریچه میترال، بیماری لایه خارجی قلب (لایه پریکاد)، بیماری ریوی، آسیب عضله قلبی (کاردیومیوپاتی) و یا بیماریهای غده تیرویید ارتباط دارد.
وقتیکه فیبریلاسیون دهلیزی (AF) رخ میدهد، ابتدا کاهش دادن ضربان و سپس یافتن علت و درمان آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
انواع مختلفی از AFممکن است رخ دهند و علایم آنها ممکن است بسیار وسیع باشند. برخی افراد تنها گاهی اوقات دچار AF میشوند که علایم آنها عبارتند از تپشهای قلب، که از چند ثانیه تا چند روز طول میکشد قبل از اینکه خودبخود رفع شوند. به این نوع “فیبریلاسیون دهلیزی حملهای” گفته میشود. در یک فرد مبتلا به AF پایدار، حملات خود به خود متوقف نمیشوند و داروها یا درمانهای دیگری نظیر تخریب قسمتی از بافت قلبی یا برگردان قلبی به منظور بازگرداندن ریتم طبیعی قلب به کار میروند. AF پایدار، ثابت بوده و به درمان پاسخی نمیدهد. در این شرایط درمان بر روی کنترل سرعت ضربان قلب و پیشگیری از تشکیل لختههای خون تمرکز میکند. AF ممکن است باعث علایمی مانند خستگی مفرط یا تنگی نفس شده و منجر به تجمع آب در بدن شود. با گذشت زمان، سرعت ضربان قلب ممکن است تا حدی کاهش یابد که باعث برادیکاردی (کاهش تعداد ضربان قلب) گردد.
در بسیاری از افراد تجربه علایم AF بسیار دشوار است و AF منجر به احساس تپش قلب و ناراحتی میگردد، اما AF لزوما مضر نمیباشد. درمان علائم را تسکین میدهد و AF معمولا وخیم تر نمیشود. اما تپش قلب ممکن است ترسناک و نگران کننده باشد. اگر برای نخستین بار دچار تپش قلب شدهاید، باید به دنبال اقدامات پزشکی برای تشخیص علت آن باشید.
همچنین AF ممکن است باعث لخته شدن خون در دهلیزها شود. اگر یک لخته خون از قلب به یک سرخرگ کوچکتر در مغز منتقل شود، ممکن است منجر به سکته مغزی گردد. در حدود ۱۵ درصد از سکتههای مغزی، در افراد مبتلا به AF رخ میدهد و درمیان افراد مبتلا به AF میزان سکتههای مغزی سالیانه ۵ درصد است. وقتی که AF تشخیص داده میشود، پزشک ممکن است وارفارین تجویز کند تا از ایجاد لخته خون جلوگیری کرده و خطر بروز سکته مغزی را تا دوسوم کاهش دهد.
عوامل خطر برای تشکیل لختههای خون در اثر AF عبارتند از افزایش سن، دیابت، فشارخون بالا، آسیبهای پیشین قلبی و سابقه سکته مغزی.
ممکن است عدم درمان AF منجر به افزایش مزمن ضربان قلب گردد. این امر به مرور زمان، بطنها را ضعیف کرده و باعث نارسایی قلبی میگردد. اما بیشتر افراد قبل از وقوع این امر به سراغ درمان میروند.
دفیبریلاتور خانگی
شما میتوانید وسیلهای با نام دفیبریلاتور خارجی خودکار (AED) را بدون نسخه خریداری کنید که در منزل برای فردی به کار میرود که دچار ایست قلبی شده است. دفیبریلاتور خارجی خودکار (AED) به قلب فرد شوک وارد نموده و ریتم قلبی طبیعی را بر میگرداند. انجمن غذا و دارو این وسیله را مورد بررسی قرار داده و بیان نموده است که این وسیله حتی اگر توسط افرادی به کار رود که به جز دستورالعمل مکتوب و فیلم آموزشی موجود در جعبه آن اطلاعات دیگری ندارند، ایمن و موثر میباشد. جهت استفاده از دفیبریلاتور باید دستگاه را تنظیم نموده و پایانههای آن را بر روی بدن بیمار گذاشت.
خود دستگاه تشخیص میدهد که آیا فرد شوک لازم دارد یا خیر و به تکنسین پزشکی به صورت صوتی یا تصویری دستور میدهد که شوک بدهد یا خیر. دستگاه تنها در فردی به کار میرود که به شکل طبیعی نفس نمیکشد و به تکان دادن بدنش پاسخ نمیدهد. ملاحظات ویژه جهت قرار دادن پایانهها در افرادیکه در آنها ضربانساز کاشتنی یا دفیبریلاتور کاشتنی ICD وجود دارد، باید لحاظ شود. براساس قوانین موسسه غذا و دارو، موسسات تولید کننده AED باید مشتریان خود را در مورد استفاده از این دستگاه پشتیبانی کنند.
اگر یکی از این دفیبریلاتورهای خانگی را خریدید به خاطر داشته باشید که اولین قدم پیش از استفاده از این ابزار تماس گرفتن با ۱۱۵ یا اورژانس میباشد.
دومین قدم، شروع احیای قلبی-ریوی جهت رساندن فوری اکسیژن به اعضای حیاتی میباشد. یکی از انجمنهای معتبر علمی قلب میگوید که هنوز مطالعات کافی انجام نشده است که بتوان به نفع یا برعلیه استفاده از دفیبریلاتور خانگی توصیهای نمود.
فلوتر دهلیزی
فلوتر (لرزش) دهلیزی فرم شایع دیگری از آریتمی میباشد که درآن دهلیزها سریع اما نسبتا منظم میتپند، این عارضه معمولا هنگامی رخ میدهد که پیامهای الکتریکی در یک حلقه بی انتها به دام میافتند که معمولا در قسمت پایینی دهلیز راست قرار دارد (یعنی یک پیام الکتریکی در یک مسیر ثابت تقریبا دایرهای شکل به طور مداوم سیر کرده و در هر گردش خود باعث ضربان قلب میگردد).
گرچه دهلیزها ممکن است تا ۳۰۰ بار در دقیقه منقبض شوند، اما گره دهلیزی–بطنی تنها به تعداد اندکی از آنها اجازه میدهد که وارد بطنها شوند. در این حالت، بطنها بسیارسریع منقبض میشوند و پمپاژ قلب آن چنان که باید موثر نمیباشد. فلوتردهلیزی و فیبریلاسیون دهلیزی اغلب به عنوان نتیجه یک حمله قلبی یا جراحی بر روی قلب یا ریهها رخ میدهند.
فلوتر دهلیزی زمانی رخ میدهد که پیامهای الکتریکی از یک محل غیرطبیعی، سبب ضربان خیلی سریع ولی منظم در قلب شود. تنها درصدی از این ضربانها ازگره دهلیزی-بطنی عبور کرده و به داخل بطنها میرسند، بطنها به سرعت منقبض شده و ضربانها عملا غیرموثر میباشند.
یک حمله فلوتردهلیزی ممکن است از چند ثانیه تا چندین ساعت طول بکشد و باعث وقوع تپش قلب، درد سینه، تنگی نفس یا سبکیسر شود. درمان ممکن است با استفاده از دارو یا برگردان قلبی (کاردیوورسیون) صورت بگیرد.
در برخی افراد، فلوتر دهلیزی ممکن است تا انجام درمان، پابرجا بماند. یا ممکن است بدتر شده و به فیبریلاسیون دهلیزی تبدیل گردد. اگر فلوتردهلیزی باقی بماند، داروها تاثیر کمتری داشته و ممکن است تخریب قسمتی از بافت قلبی ضروری باشد.
تشخیص آریتمیها
وقتی که پزشک از طریق علایم بالینی یا معاینه جسمانی آریتمی را در شما تشخیص میدهد، باید تعیین کند که این بینظمیها از کجا منشا میگیرند؟ و آیا به درمان نیاز دارند یا خیر؟ یعنی آیا آنها منجر به وقوع علایم بالینی میگردند؟ یا شما را در معرض خطر بیماریهای جدیتری قرارخواهند داد؟
نوار قلب ابزار بسیار مهمی است که پزشک برای تشخیص و بررسی آریتمی از آن بهره میبرد. نوار قلب، مسیر و زمان بندی پیامهای الکتریکی قلب را از منشا آنها در گره سینوس-دهلیزی، دهلیزها، گره دهلیزی–بطنی و بطنها ثبت کرده و اندازهگیری میکند. با این حال نوار قلب استاندارد تنها آندسته از فعالیتهای الکتریکی را که در طول مدت کوتاهی که دستگاه به شما وصل میشود، ثبت میکند.
دستگاههای نوار قلب سیار، پزشک را قادر به بررسی دورههای طولانیتری از فعالیت قلب شما در حین انجام فعالیتهای معمولی روزانه مینمایند. این نوع نوار قلبها به شکل یک هولترمونیتور در دسترس قرار دارند.
به این صورت که شما آنها را به مدت ۲۴ تا ۴۸ ساعت میپوشید و آنها در این مدت فعالیتهای قلب شما را ثبت میکنند. پزشک یافتههای نوار قلب را با میزان و نوع فعالیتهای شما و علایم بالینیتان مقایسه میکند تا ببیند که آیا آریتمی رخ داده است یا خیر؟ پزشک همچنین تعداد دفعات آریتمیها و ارتباط آنها را با فعالیتهای روزانه شما تعیین مینماید. همچنین تاثیر داروهای ضدآریتمی، با این روش قابل بررسی هستند. با این حال اگر آریتمی شما بسیارنامنظم و نادر باشد، هولترمونیتور ۴۸ ساعته ممکن است نتواند آن را پیدا کند. روش واقعهنگاری (event monitor) نوع دیگری از قلب مداوم و سیار میباشد. این روش امکان ثبت طولانیتر رخدادها را تا بیش از ۳۰ روز ممکن میسازد. شما درصورت احساس علایم بالینی دستگاه را روشن میکنید. این دستگاه برمبنای ثبت و حذف مداوم کار میکند، بطوریکه وقتی که شما آن را فعال میکنید دستگاه اطلاعات یک تا چهار دقیقه قبل از آن زمان را نیز به شما نشان میدهد و آنها را ذخیره مینماید.
پزشک شما ممکن است دستور استرس تست ورزشی را به منظور تشخیص آریتمی در حین ورزش صادر کند. اگر دچار سنکوپ بودهاید، ممکن است از شما خواسته شود که تحت آزمایش بالا بردن تخت (Tilt –Table Study) قرار بگیرید، تا پزشک بفهمد که قلب شما چگونه به تغییر موقعیت پاسخ میدهد. این اطلاعات به پزشک کمک میکند تا تعیین نماید که چگونه از سنکوپها جلوگیری کند. همچنین ممکن است از اکوی قلبی برای تعیین بیماریهای ساختاری قلبی که در بروزآریتمی دخالت دارند، استفاده شود.
مطالعات الکتروفیزیولوژیک در بیمارستان برای بررسی تخصصیتر آریتمی، آزمایش نمودن تاثیر داروها و انجام برخی درمانها از قبیل تخریب قسمتی از بافتهای معیوب قلبی با کاتتر انجام میشود.
مطالعات الکتروفیزیولوژیک معمولا با وارد نمودن کاتترها از طریق سیاهرگها به قلب به منظور ثبت پیامهای الکتریکی و تحریک قلب برای ایجاد یک آریتمی و تهیه اطلاعات دقیقتر درباره ریتمهای قلبی انجام میشود. از آنجاییکه این تست مستلزم این است که کاتترها وارد رگهای خونی شوند، لذا جز مطالعات تهاجمی طبقهبندی میشوند. با این وجود با آمادهسازی مناسب، مطالعات الکتروفیزیولوژیک را میتوان با کمترین ناراحتی و یا بدون ناراحتی انجام داد و این مطالعات معمولا جزایمنترین مطالعات تهاجمی میباشند. همچنین در صورت امکان، برخی از آریتمیها در طول انجام مطالعات الکتروفیزیولوژیک با کمترین میزان خطر، درمان میشوند.
مطالعات الکتروفیزیولوژیک مستلزم عکسبرداری دورهای با اشعه ایکس از طریق فلوروسکوپی در طول انجام این بررسی میباشند تا نشان دهند که کاتتر در کجای قلب قرار دارد. در برخی موارد ممکن است از اکو مری (TEE) استفاده شود.
نوار قلب (ECG) پیامهای الکتریکی را که باعث ضربان قلب میشوند را اندازهگیری کرده و آنها را نشان میدهند. توالی پیامهای الکتریکی که باعث هر ضربان قلب میشوند، با حروف الفبا از P تا T نشان داده میشوند. موج p، پیام الکتریکی را زمانی که از دهلیزها عبور میکند، نشان میدهد. بخش PR مدت زمانی را که پیام الکتریکی از گره دهلیزی-بطنی میگذرد، نشان میدهد (بین حفرات بالایی و پایینی قلب). مجموعه QRS هنگامی ایجاد میگردد که پیامهای الکتریکی از گره بطنی عبور میکند. موج T دوره برگشت به حالت طبیعی میباشد. یعنی زمانیکه عضله قلب شما استراحت میکند و خود را برای تپش بعدی آماده میسازد.
موادی که بر روی ریتم قلب تاثیر میگذارند
هزاران ماده توانایی تاثیر بر پیامهای الکتریکی تحریک کننده ضربان قلب را دارند. تاثیر هر یک از این مواد، از بیخطر تا شدید متغیر بوده و به این صورت طبقهبندی میشوند. اگر در شما آریتمی قلبی تشخیص داده شود، از مصرف هر یک از این مواد خودداری کنید و از پزشک درباره نحوه تاثیر آنها بر علایم بیماریتان، تاثیر بر داروها یا سلامت کلی قلبتان سوال کنید:
- کافئین موجود در قهوه، نوشابههای غیر الکلی، چای یا شکلات
- الکل
- دخانیات از جمله قرارگرفتن در معرض دود سیگار دیگران
- قرصهای رژیمی
- برخی از داروهای بدون نسخه برای سرفه و سرماخوردگی (به ویژه آنهاییکه حاوی سودوافدرین می باشند)
- برخی از داروهای گیاهی (نظیر افدرا و افدرین)
- داروهای تجویز شده توسط پزشک (نظیر داروهای ضداضطراب، داروهای ضدسایکوز یا داروهای ضدآریتمی)
- داروهای متسع کننده نایژهها (چه با نسخه و چه بی نسخه)
- گازهای خارج شده از اگزوز خودرو
- تینرهای رنگ
- گاز پروپان
- مواد خطرناک در محل کار (مانند مونواکسیدکربن)
دارو درمانی
داروهای ضدآریتمی از سرعت تپشهای سریع قلب میکاهند و ضربانهای نامنظم یا زودرس را تنظیم میکنند. معمولا این داروها از طریق مهارکردن واکنشهای شیمیایی که باعث هدایت الکتریکی میشوند، عمل میکنند. این داروها، هم پیامهای الکتریکی غیرطبیعی را مهارکرده و هم انتقال پیامها را از داخل بافت قلب، کند میسازند. در نتیجه ضربانهای قلب شما منظمتر میشوند و شما علائم بالینی کمتری احساس مینمایید. ممکن است در وضعیت اورژانسی، این داروها به صورت داخل وریدی به شما تزریق شوند یا ممکن است به صورت خوراکی برای مدت نامحدودی به شما تجویز گردد. برخی از داروهای ضدآریتمی خاص مانند”آمیودارون” باعث برخی عوارض جانبی از قبیل افزایش حساسیت به نور آفتاب میگردند. این داروها همچنین ممکن است بر بینایی، تیروئید یا ریهها تاثیر بگذارند. برخی افراد از شنیدن اینکه یک داروی ضدآریتمی باعث وقوع آریتمی یا وخیمتر شدن آریتمی موجود میگردد، شگفت زده میشوند.
شما و پزشکتان باید به دقت تعادل فواید و مضرات هر دارو را در نظر بگیرید. پزشک همچنین از آزمایشات و بررسیهایی مثل دستگاه هولترمونیتور و یا مطالعات الکتروفیزیولوژیک یا هردوی آنها، برای تعیین بهترین داروها برای شما، استفاده میکند. تست الکتروفیزیولوژیک نشان میدهد که چگونه یک دارو علایم شما را کنترل میکند، چگونه ریتم قلب شما را تغییر میدهد و چگونه از قلب شما در برابر یک آریتمی به وجود آمده در طول مطالعه محافظت میکند.
درمانهای غیر جراحی آریتمی
پیشرفتهای شگرفی در درمان غیرجراحی برخی از انواع خاص آریتمی صورت گرفته است. این تکنیکها مثل تخریب (سوزاندن) و برگردان قلبی الکتریکی ممکن است ریتم طبیعی قلب را برگرداند، علایم بالینی را کم کرده یا از بین ببرد و نیاز به مصرف داروها یا استفاده از روشهای جراحی (مانند جاگذاری یک ضربانساز یا یک ICD) را مرتفع سازد.
تخریب با کاتتر
امروزه از روش تخریب با استفاده ازکاتتر به طورگستردهای برای درمان انواع تاکیکاردی(ضربان سریع قلب) دهلیزی، مثل فیبریلاسیون دهلیزی، فلوتردهلیزی و تاکیکاردی دهلیزی و برخی از انواع تاکیکاردی بطنی استفاده میشود. برای انجام تخریب با کاتتر، الکتروفیزیولوژیست (پزشک متخصص تشخیص و درمان آریتمیها) یک یا چند کاتتر که در انتهای خود الکترود دارند را وارد حفرات قلب میکند و از نوعی انرژی (معمولا امواج رادیویی) برای نابودکردن (تخریب) بافت غیرطبیعی قلب که باعث ایجادپیامهای الکتریکی اضافی میشود، استفاده مینماید. مساحت ناحیهای از بافت قلب که تخریب میشود خیلی کم است (در حدود یک پنجم اینچ) و در کارکرد کلی قلب هیچ اثری ندارد. یک اسکار (بافت ترمیمی) کوچک و بدون خطر در این ناحیه تشکیل میشود و ریتم طبیعی قلب باز میگردد.
این روش میزان موفقیت بسیار بالایی داشته و عوارض جانبی کمی دارد و به بیهوشی ملایم و بیحسی موضعی نیاز دارد. این روش درد و ناراحتی اندکی دارد و بسیاری از افراد بعد از چند روز به فعالیت معمولی خود برمیگردند. در بیشتر افراد تاکیکاردی مداوا میشود و این افراد دیگر نیازی به استفاده از داروهای ضدآریتمی ندارند.
تخریب با کاتتر چگونه انجام میشود؟
برای افرادیکه قرار است تا تحت روش تخریب با کاتتر قرار بگیرند، پزشک توصیه میکند که چند روز قبل از این عمل مصرف تمام داروهای ضدآریتمی خود را قطع نمایند. در بیمارستان از یک بیهوشی ملایم و بیحسی موضعی استفاده خواهد شد. پزشک یک یا چند برش کوچک در کشالهران و یکطرف گردن، آرنج، یا درست زیر استخوان ترقوه ایجاد خواهد کرد. سپس پزشک از طریق سرخرگها یا سیاهرگها، کاتتر را به سمت قلب میفرستد. این روش با هدایت اشعهایکس از طریق دستگاه فلوروسکوپی همزمان انجام میشود، بنابراین پزشک میزان پیشرفت کاتتر در رگها را به طورمستقیم و همزمان مشاهده میکند.
سپس لازم است تا یک دوره از تاکیکاردی (افزایش تعداد ضربان قلب) شروع شود تا پزشک دقیقا معین کند که این آریتمیها از کجای قلب منشأ میگیرند. با استفاده از ثبت فعالیت الکتریکی داخلی قلب، پزشک نقشه بافتی قلب را ترسیم مینماید تا ناحیه مشکلدار را مشخص نماید. به محض آنکه ناحیه دچار مشکل مشخص شد، کاتتر مخصوص تخریب، در آن محل قرار داده شده، امواج رادیویی ارسال میشود و بافت غیرطبیعی قلب از بین میرود. برای اطمینان از نابودی کامل بافت غیرطبیعی قلب، پزشک ممکن است با استفاده از داروها یا تحریک الکتریکی بررسی نماید که آیا افزایش دوباره ضربان قلب (تاکیکاردی) رخ میدهد یا نه؟ اگرتاکیکاردی دوباره رخ دهد، پزشک تخریب را تکرار مینماید. زمانیکه دیگر تاکیکاردی رخ ندهد، کاتترها خارج میشوند. کل این عمل ۲ تا ۴ ساعت طول میکشد.
حداقل چند ساعت در بیمارستان حضورخواهید داشت تا پزشکان علائم بهبودی، آریتمیها، یا خونریزی از محلهای ورود کاتترها را بررسی نمایند. بعد از این دوره ممکن است شما به خانه رفته و یا اینکه در بیمارستان بمانید.
شما میتوانید فعالیتهای با شدت متوسط را انجام دهید. تقریباً بلافاصله میتوانید پیادهروی و بالا و پایین رفتن از پلهها را شروع نمایید. بیشتر افراد در عرض چند روز به مدرسه یا سرکار خود برمیگردند. پزشک ممکن است توصیه نماید که ۲ تا ۴ هفته آسپیرین مصرف کنید تا خون شما را رقیق نماید و در محل تخریب بافت قلبی، لخته خون تشکیل نشود. بعد از چند هفته باید برای ویزیت پیگیری نزد متخصص الکتروفیزیولوژی مراجعه نمایید.
عوارض ناشی از تخریب بافتی نادر میباشند، ولی ممکن است بسیارشدید و خطرناک باشند. بسته به نوع آریتمی درمان شده و جایی از قلب که تخریب انجام گرفته است، ممکن است شما دچار بلوک قلبی (که نیازمند ضربانساز است) و یا خونریزی در اطراف قلب بشوید. ولی توجه داشته باشید که احتمال حمله قلبی، سکته مغزی و یا مرگ ناشی ازتخریب بافت قلبی بسیار کم میباشد.
در افراد مبتلا به آریتمی فوق بطنی بدون سایر بیماریهای قلبی، بهبودی کامل تاکیکاردی در بیش از ۹۵ درصد موارد تنها با استفاده از تخریب بافت قلبی با استفاده از کاتتر میسر میشود. در افراد مبتلا به آریتمیهای بطنی نیز میزان بهبودی کامل، بالا میباشد.
در افراد مبتلا به سایر بیماریهای قلبی مثل حمله پیشین قلبی که منجر به آسیب قلبی شده است یا بیماریهای عضلانی قلبی، تقریباً همیشه یک دفیبریلاتور داخلی کاشته میشود. تخریب با کاتتر باعث میشود که تعداد و دفعات فعال شدن دفیبریلاتور داخلی در این افراد کم شود. بعضی اوقات برای رسیدن به درمان قطعی انجام بیش از یک بارتخریب بافتی با استفاده از کاتتر ضروری است.
برگردان قلبی (Cardioversion)
برگردان قلبی اصطلاح پزشکی برای بازگرداندن ریتم طبیعی قلب میباشد. برگردان قلبی را میتوان از راه شیمیایی (توسط داروها) و یا راه الکتریکی (توسط شوک الکتریکی) انجام داد. فیبریلاسیون دهلیزی، تاکیکاردی بطنی و فیبریلاسیون بطنی برخی از انواع آریتمیها میباشند که به طورشایعی توسط برگردان قلبی درمان میشوند. فیبریلاسیون بطنی که خطرناکترین نوع آریتمی میباشد، تنها به وسیله شوک الکتریکی قابل درمان میباشد.
اگر پزشک معالج شما تصمیم بگیرد که فیبریلاسیون دهلیزی شما را با داروهای ضدآریتمی درمان نماید، ممکن است داروهایی را برای مصرف در خانه برای شما تجویز نماید. اما ابتدا باید چندین هفته داروهای رقیق کننده خون مصرف نمایید، و یا اینکه ممکن است پزشک شما را در بیمارستان بستری کرده و در آنجا داروهای ضدآریتمی را به صورت خوراکی یا داخل وریدی تجویز نماید. در اینصورت کادر پزشکی میتوانند پاسخ شما به درمان را ارزیابی نموده و با استفاده از مونیتور، ریتم قلب و میزان ضربان آن را کنترل نمایند. از جمله عوامل مؤثر در این تصمیمگیری علایم بالینی، داروهای تجویزی توسط پزشک و وجود سایر بیماریهای قلبی میباشند.
برگردان الکتریکی قلب (که گاهی اوقات برگردان قلبی DC یا برگردان قلبی با استفاده از جریان مستقیم نیز خوانده میشود) در بیمارستان انجام خواهد شد. در این روش یک جریان الکتریکی سینکرونیزه (همگام) از طریق پدهایی جریان مییابند که به دیواره قفسه سینه وصل شدهاند و اجازه عبور این جریان به قلب را میدهند. این شوک باعث میشود که تمام سلولهای قلبی شما به صورت همزمان منقبض شوند و بدین ترتیب پیامهای الکتریکی غیرطبیعی متوقف میشوند بدون اینکه هیچ آسیبی به قلب برسد. سپس قلب به ضربان طبیعی خود برمیگردد.
حفظ ریتم طبیعی قلب
در طی برگردان ریتم قلبی، یک شوک طی زمان و مقدار معینی به دقت از طریق پایانههایی که بر روی سینه شما قرار داده شده است، از قلب شما عبور میکند. شوک، ریتم غیرطبیعی قلب شما را متوقف نموده و قلب ریتم طبیعی را از سرمیگیرد. سطح شوک عموما کمتر از یک دفیبریلاتور است.
برگردان قلبی الکتریکی چگونه انجام میشود؟
پیش از انجام برگردان قلبی، پزشک ممکن است برخی رقیقکنندههای خون مثل وارفارین را به مدت ۳ تا ۴ هفته قبل از عمل به منظور کاهش میزان خطر تشکیل لخته خون، تجویز نماید.
درصورت مصرف داروهای دیگر، حتماً آنها را به پزشک خود اطلاع دهید. شب قبل از عمل، از خوردن و آشامیدن پرهیز نمایید. همچنین از استعمال کرمها و لوسیونهای پوستی بر روی سینه و پشت خود، خوداری نمایید. چرا که این مواد ممکن است با کار دستگاه برگردان قلبی تداخل ایجاد نمایند. در بیمارستان به شما یک داروی آرامبخش داخل وریدی، اغلب توسط یک متخصص بیهوشی تجویز میشود.
پزشک پدهای (پایانههای) دستگاه برگردان قلبی را بر روی قفسه سینه و پشت شما در همان طرف قلب قرار میدهد. این پدها به یک دفیبریلاتور خارجی وصل میشوند. بدین ترتیب ریتم قلب شما کنترل و تنظیم میشود.
وقتیکه به خواب بروید به شما شوک الکتریکی داده خواهد شد و جریان الکتریکی از قلب شما عبور خواهد کرد. اگر شوک نخست، ریتم قلب را طبیعی نکند، پزشک به تدریج میزان جریان الکتریکی (شوک) را افزایش میدهد.
پس از عمل شما بدون هیچ خاطرهای از آن به سرعت به هوش خواهید آمد. ممکن است کمی احساس ناراحتی در سینه یا تحریک پوستی در محل قرارگیری پدها داشته باشید. ممکن است قادر باشید که یک ساعت پس از عمل بهخانهتان بروید. از فردی بخواهید که شما را تا خانهتان همراهی کند. از رانندگی و تصمیمگیریهای مهم تا پایان روز خودداری نمایید تا اثرات داروهای بیهوشی به طورکامل از بین بروند. شما باید به مصرف وارفارین ادامه دهید تا زمانیکه پزشک مصرف آن را قطع نماید. با آزمایشهای دورهای خون (PT, INR) باید میزان اثر وارفارین را بررسی نمایید.
برگردان قلبی الکتریکی در حدود ۹۰ درصد مواقع، ریتم طبیعی را به قلب باز میگرداند. در حدود نیمی از افرادیکه تحت این درمان قرار گرفتهاند، در طول یک سال بیماریشان عود میکند، در اینصورت این عمل باید دوباره تکرار شود.
درمانهای جراحی برای آریتمیها
علاوه بر داروها و روشهای غیرجراحی، انواع متعددی از روشهای جراحی نیز ریتم طبیعی را به قلب بازمیگردانند. کاشت یک ضربانساز برادیکاردی (ضربان آهسته قلب) را درمان مینماید. یک ICD (دفیبریلاتور داخلی قلب) میتواند آریتمیهای خطرناک را اصلاح مینماید و عملی موسوم به “جراحی ماز” ممکن است در افراد مبتلابه فیبریلاسیون دهلیزی انجام شود.
ضربانسازها (پیسمیکرها)
ضربانساز، دستگاهی است که با استفاده از نیروی باتری، ریتم قلب شما را تنظیم میکند. بیشتر ضربانسازها در افرادی کار گذاشته میشوند که گره سینوسی-دهلیزی آنها بسیار آهسته کار میکند که این مورد در اثر کهولت سن، بیماری قلبی و یا استفاده از داروهای قلبی رخ میدهد. در این حالت اگر گرهسینوسی-دهلیزی، تحریک الکتریکی را شروع ننماید، ضربانساز جایگزین آن میشود. در یک فرد مبتلا به بلوک قلبی، این دستگاه جایگزین مسیر بلوک شده میشود. امروزه ضربانسازها نه تنها باعث شروع فعالیت قلب میشوند و قلب را وادار به تپش مینمایند، بلکه با توجه به نوع فعالیت شما سرعت تپش قلب را نیز تنظیم مینمایند. یعنی درست همان کار قلب طبیعی را انجام میدهند.
ضربانساز وسیلهای به اندازه یک ساعت مچی مردانه میباشد که دارای یک باتری و یک مولد الکترونیکی میباشد. این دستگاه برای تشخیص اینکه آیا میزان ضربان قلب شما در یک محدوده قابل قبول است، برنامهریزی میشود. اگر میزان ضربان قلب قابل قبول نباشد، ضربانساز پیام الکتریکی تولید میکند تا قلب با سرعت قابل قبولی تپش نماید.
یک ضربانساز تک-حفرهای یک لید دارد که در یک حفره قلب (دهلیز راست یا بطن راست) قرار میگیرد، در حالکیه ضربانساز دو-حفرهای دو لید دارد که در هر دو حفره راست قلب یعنی دهلیز راست و بطن راست قرار میگیرند. معمولا ضربانساز تا چندین سال یعنی قبل از نیاز به تعویض باتریها در بدن باقی میماند.
در برخی از افراد مبتلا به نارسایی قلبی یا برخی ویژگیهای خاص جسمانی ممکن است یک لید سوم در پشت قلب از طریق یک ورید جانبی قرار داده شود. به این کار ضربانسازی دو-بطنی گفته میشود. انجام این کار بسیار سختتر از قراردادن یک ضربانساز میباشد، معمولا این روش با ایجاد هماهنگی در انقباض عضلات قلبی باعث بهبود برخی از افراد مبتلا به نارسایی قلبی میشود.
ضربانساز کاشتنی
ضربانساز از یک دستگاه مولد ضربان و یک یا دو لید (سیم) تشکیل شده است. بعد از اینکه لیدها از طریق عروق خونی در محلهای مشخصی از قلب قرار گرفتند، به دستگاه مولد ضربان وصل شده و دستگاه مولد ضربان نیز در زیر پوست و نزدیک استخوان ترقوه تعبیه میشود. پیامهای الکتریکی قلب شما از طریق این لیدها به دستگاه مولد ضربان منتقل میشوند. دستگاه مولد ضربان این پیامها را بررسی کرده و درصورت لزوم برای ایجاد ضربان در قلب پیامهای الکتریکی لازم را میفرستد.
یک وسیله کوچک
بدنه ضربانساز که شامل دستگاه مولد ضربان و باتریهای آن میباشد در حدود ۵ سانتیمتر طول دارد. ممکن است شما در زیر پوست ضربانساز را دیده و لمس نمایید، ولی معمولا غیر برجسته بوده و خیلی مشخص نمیباشد.
چگونه یک ضربانساز کاشته میشود؟
برای کاشتن یک ضربانساز تنها به یک داروی خوابآور ملایم و یک بیحسی موضعی در ناحیه فوقانی قفسه سینه نیاز است. پزشک ابتدا برش کوچکی در پوست زیراستخوان ترقوه ایجاد میکند. لیدهای نازک و روکشدار از طریق رگهای خونی زیر استخوان ترقوه با هدایت اشعه ایکس در قلب قرار میگیرند. سپس پزشک این لیدها را به ضربانساز وصل کرده و ضربانساز را در زیر پوست درست در زیر استخوان ترقوه قرار میدهد. شما در محل قرارگیری ضربانساز تنها برجستگی کوچکی را احساس خواهید نمود.
این عمل ظرف مدت ۱ تا ۲ ساعت انجام میگیرد و عوارض جانبی آن بسیار نادر است. عوارض جانبی شدید، خطرناک و کشنده در کمتر از ۱ درصد موارد اتفاق میافتد. عفونت ضربانساز نادر است، اما در صورت عفونت حتماً باید ضربانساز برداشته شود. گاهی اوقات عوارض خفیفتری مانند خونریزی و جمع شدن (کلاپس) ریهها ممکن است اتفاق بیافتد و یا ممکن است لیدهای ضربان ساز نیاز به تغییر موقعیت داشته باشند. ممکن است شما بتوانید در عرض چند روز به فعالیتهای طبیعی خود بازگردید. پزشک به شما توصیه مینماید که از بلند کردن اشیاء سنگین و یا انجام فعالیتهای شدید با حرکت بازوی خود در سمتی که ضربانساز تعبیه شده است، خودداری نمایید.
زندگی با ضربانساز
شما باید به طورمرتب ارزیابی شوید. تا زمان بهبودی کامل محل کاشت ضربانساز، این ارزیابی با فاصلههای زمانی کمی انجام میگیرند، سپس ارزیابیها هر ۳ تا ۶ ماه یکبار برای کنترل ضربانساز انجام میشوند.
پزشک ضربانساز را با بررسی قسمت برنامهریز الکترونیکی آن، ارزیابی خواهد کرد. این برنامهریز، اطلاعاتی درباره فعالیت ضربانساز و نیز عمر باتری دارد. در ضمن پزشک میتواند برنامهریزی ضربانساز را در صورت لزوم تغییر بدهد. علاوه بر ارزیابیهای درمانگاهی ممکن است ماهیانه نیز به صورت تلفنی شما را تحت نظر داشته باشد.
هنگامیکه باتری شروع به ضعیف شدن نماید، ضربانساز آهستهتر کار خواهد کرد، ولی به طور ناگهانی متوقف نخواهد شد. معمولا پزشک قبل از آنکه شما متوجه علایم بالینی آن شوید، ضعیف شدن باتری را تشخیص میدهد. زمانیکه باتری نیاز به تعویض داشته باشد، انجام یک عمل جراحی دیگر برای تعویض ضربانساز الزامی خواهد بود. چون معمولا لیدها نیاز به جایگزینی ندارند، بنابراین عمل دوم سادهتر از عمل اول بوده و با یک بیحسی موضعی در زیر استخوان ترقوه قابل انجام است.
پزشک کارتی به شما میدهد که حاوی اطلاعاتی راجع به ضربانساز و بیماری شما میباشد. شما باید همیشه این کارت را همراه داشته باشید و به متخصصین امور سلامتی و نیز کارکنان فرودگاه نشان دهید.
پس از کاشت ضربانساز و ترمیم کامل محل جراحی، شما ممکن است بتوانید در تمام فعالیتهای معمولی خود شرکت نمایید. شما باید محدودیتهای احتمالی خودتان را مجدداً با پزشکتان مرور نمایید (برای مثال شما نباید در ورزشهایی مثل بوکس و… شرکت نمایید).
تمام سوالات خود را از پزشک معالجتان بپرسید به ویژه درباره انواع ضربانسازها، انواع روشهای درمانی و یا ملاحظاتی که فکر میکنید باید در مورد ضربانساز بدانید از پزشک سوال دهید.
به طورکلی هشیار بودن در مورد تمامی اتفاقاتی که پیرامون شما رخ میدهند و واکنش به موقع نسبت به مواردیکه ممکن است با جریان الکتریکی ضربانساز تداخل نمایند، بسیار ضروری میباشد.
اگر چه ضربانساز زندگی شما را محدود نمیکند ولی باید به خاطر داشت که ضربانساز نمیتواند برخی از کارها را انجام دهد. برای مثال ضربانساز از وقوع حمله قلبی در فردیکه دچار انسداد سرخرگهای کرونری شده است، جلوگیری نمینماید. در ضمن ضربانساز لزوماً نیاز به مصرف برخی از داروهای مرتبط با بیماریهای قلبیعروقی، برای مثال داروهای ضدفشارخون، ضد آنژین قلبی و یا حتی داروهای مناسب برای سایر انواع آریتمیها را از بین نمیبرد.
دفیبریلاتورهای قلبی قابل کاشت
دفیبریلاتور قلبی داخلی (ICD) وسیلهای است که با باتری کار میکند و تنها اندکی بزرگتر از ضربانساز میباشد. ICDها در زیر پوست کاشته میشوند و ریتم قلبی شما را کنترل کرده و درصورت لزوم اصلاح مینمایند. همه ICD های موجود به عنوان ضربانساز نیز عمل میکنند.
ICD ها معمولا در فردی به کار میروند که دچار آسیب قلبی شدهاند (برای مثال در اثر حمله قلبی) و در معرض خطر ابتلا به ریتمهای کشنده قلبی مانند تاکیکاردی یا فیبریلاسیون بطنی میباشند. همچنین ICD ها در برخی از افراد مبتلا به فیبریلاسیون شدید دهلیزی استفاده میشوند.
ICD همانند ضربانساز یک سری پیامهای غیرمحسوس کم انرژی ایجاد مینماید. علاوه بر این ICD از همان تکنولوژی ضربانساز برای کنترل قلب استفاده میکند. ICD ها از این نظر با ضربانسازها متفاوتند که علاوه بر برادیکاردی (کاهش تعداد ضربان قلب)، ضربانهای خیلی سریع قلب را نیز کنترل میکنند. ICD ها همچنین در صورت لزوم پیامهای الکتریکی پرانرژی (شوک) را به قلب وارد میکنند. زمانی این شوکها به قلب وارد میشوند که ICD ها آریتمیهای سریع خطرناک یا پایدار را در قلب تشخیص دهند. این پیامهای الکتریکی قوی به نام شوکهای دفیبریلاسیون خوانده میشوند که در بسیاری از موارد نجات بخش زندگی میباشند. فردیکه ICD دارد ممکن است این پیامهای الکتریکی قوی (شوک) را احساس نماید. (معمولا یک شوک منفرد را احساس میکند ولی ممکن است یک سری از شوکها را احساس نماید). این شوکها معمولا به شکل یک ضربه سریع یا لگدزدن در قفسه سینه احساس میشود. بسته به وضعیت هوشیاری شما در طی شوک ممکن است شوک دردناک باشد (اگر شما خواب آلود نشده باشید) و یا ممکن است بدون درد باشد (اگر شما داروی آرام بخش دریافت کرده باشید).
همانند ضربانساز، ICD نیز از دو قسمت تشکیل شده است: یک قسمت مولد پیامهای الکتریکی که شامل باتری و مدار الکترونیکی میباشد و یک دستگاه از لیدهای روکشدار که درانتهای خود الکترود دارند.
ICD های جدیدتر، کوچکتر نیز شدهاند. این ICDها همچنین برای تولید یک سری پیامهای الکتریکی پشت سرهم کنترل شده، طراحی شدهاند که ضربانسازی سریع نامیده میشوند و در حین اولین نشانههای تاکیکاردی بطنی رخ میدهند. اگر این حالت نتواند ریتم طبیعی را به قلب بازگرداند، ICD شوک دفیبریله کننده را تولید و رها خواهد کرد.
ICD نوع درمان را براساس سرعت ضربان قلب تعیین میکند. ICD ها همچنین در صورت بروز برادیکاردی (کاهش تعداد ضربان قلب) آن را درمان میکنند. ICD ها همچنین حافظهای برای ثبت دورههای آریتمی دارند و برخی از بررسیهای الکتروفیزیولوژیکی داخلی را انجام میدهند. در فردیکه مبتلا به آریتمی بطنی طول کشیده میباشد، استفاده ازICD نسبت به استفاده از داروهای ضدآریتمی در پیشگیری از مرگ ناگهانی مؤثرتر میباشند. ICD همچنین ممکن است بطورمشابهی از ایست قلبی در شخصی که در معرض خطر برخی از آریتمیها میباشد، پیشگیری نماید. قبل از اینکه پزشک شما را کاندید دریافت ICD نماید، باید او سایر علتهای آریتمی را رد نماید. علتهایی مانند: حمله قلبی، ایسکمی بافت عضلانی قلب (کاهش خونرسانی به عضله قلبی) و یا عدم تعادل شیمیایی و واکنشهای دارویی که این علتهای آریتمی باید با استفاده از روشهای دیگری درمان شوند.
چگونه یک ICD کاشته میشود؟
روش کاشت ICD بسیار شبیه به کاشت یک ضربانساز است. در بیمارستان یک داروی آرامبخش تجویز شده و از بیحسی موضعی در محل کاشت ICD استفاده میشود. پزشک در پوست شما برشی ایجاد مینماید و سپس لیدها را از طریق رگهای خونی به درون قلب یا بر روی سطح آن میفرستد. سپس پزشک ICD را در زیر پوست استخوان ترقوه یا کمی بالاتر از کمرجاسازی میکند. پس از آن، پزشک لیدها را به قسمت مولد پیام الکتریکیICD وصل میکند. بررسیهای الکتروفیزیولوژیک به منظور ارزیابی ICD انجام خواهد شد. کل کاشت ICD در حدود ۲ ساعت طول میکشد.
شما ممکن است شب را در بیمارستان بگذرانید. ممکن است برخی از داروهای ضدآریتمی نیز به شما تجویز شود. مصرف این داروها ممکن است نیاز به شوکهای پرانرژی توسط ICD را کاهش دهد. دوران نقاهت و درد پس از جاگذاری و نیز خطرات جاگذاری ICD، شباهت بسیار زیادی با ضربان ساز دارد.
پس از جاگذاری ICD
پس از جاگذاری ICD، شما باید هر۱ تا ۳ ماه برای کنترل به پزشک مراجعه نمایید. پزشک فعالیت ICD را به صورت الکترونیکی از روی سینه و از طریق دستگاه تشخیص دهنده کدهای برنامه ICD ارزیابی مینماید. به این وسیله پزشک تعیین میکند که چه نوع پیامهای الکتریکی تولید شدهاند، آیا این پیامهای الکتریکی به خوبی عمل کردهاند، آیا نیاز به اصلاح دارند و چه میزان از انرژی باتری مصرف شده است.
زمانیکه انرژی باتری به کمتر از حد از پیش تعیین شده برسد، زمان عمل جراحی جایگزینی ICD، تعیین میشود. معمولا یک باتری ۳ تا ۵ سال کار میکند که بستگی به تعداد شوکهای ارسالی آن پس از جاگذاری دارد. چون در جراحی دوم نیازی به جایگزینی لیدها وجود ندارد، بنابراین عمل جراحی دوم سادهتر از عمل کاشت اولیه میباشد. برخی از ICD ها را میتوان به صورت دورهای از طریق تلفن مورد ارزیابی قرار داد.
بسیاری از افراد درباره امکان دریافت شوکهای غیرمنتظره دفیبریله کننده توسط ICD نگران میباشند. ممکن است لازم باشد که شما مصرف داروهای ضدآریتمی را ادامه دهید تا خطر نیاز به شوک توسط ICD کاهش یابد. برخی از شوکها کوچک میباشند و افراد متوجه آنها نمیشوند. وقتی که شوک قویتری را دریافت میکنید، مثل یک ضربه محکم به سینه آن را احساس خواهید کرد.
برخی از افراد در طی دورههای فیبریلاسیون، هوشیاری خود را از دست میدهند، بنابراین آنها شوک را احساس نمیکنند. اگر فردی در حین شوک ICD شما را لمس کند، احساس لرزش خواهد کرد اما هیچ خطری وی را تهدید نمیکند.
شما میتوانید از پزشکتان بپرسید که در هنگام شوک توسط ICD، چه کاری باید انجام دهید. ممکن است پزشک به شما توصیه نماید که با احساس شوک ICD، و یا احساس ناخوشی پس از شوک، با وی تماس بگیرید.
به غیر از احساس ناراحتی از شوک ناگهانی، برخی از عوارض جانبی احتمالی کاشت ICD عبارتند از: حساسیت محل جاگذاری به ویژه در افراد بسیار لاغر، مشکلات بسیار نادر در ارتباط با عفونت، و برخی از موارد مربوط به زیبایی (برای مثال ICD در زیر پوست دیده میشود). اگر درباره شوکهای ICD و یا نیاز به ICD نگرانی دارید با پزشک خود مشورت نمایید و به گروههای حمایتی بپیوندید، تا در آن جا با سایر افرادیکه از ICD استفاده میکنند آشنا شوید و با آنها و سایر کادر پزشکی درباره نگرانیهای خود صحبت نمایید.
همچنین ممکن است به شما یک کارت شناسایی داده شود که شامل اطلاعاتی درباره ICD شما میباشد. همواره این کارت را همراه خود داشته باشید و در هنگام لزوم آن را به کادر پزشکی و پرسنل فرودگاه ارایه نمایید.
زندگی با ICD
درست مانند یک ضربانساز، ICD نیز ممکن است با برخی از وسایل محیط پیرامون شما که دارای میدانهای الکترومغناطیسی یا امواج رادیویی میباشند، تداخل نمایند. از پزشک خود سوال نمایید که چه وسایلی در محیط اطراف شما، یا کدامیک از روشهای پزشکی یا فعالیتهای بدنی شما ممکن است بر روی ICD تأثیر بگذارند.
امکان انجام رانندگی پرسش مهمی در یک فرد دارای ICD میباشد. ممکن است ۵ تا ۱۵ ثانیه طول بکشد تا ICD آریتمی را تشخیص داده و درمان را شروع نماید. در طی این مدت ممکن است شما دچار سرگیجه یا حتی غش شوید. لذا توصیه میشود که از رانندگی خودداری کنید و همچنین از انجام کارهایی مانند خلبانی یا غواصی پرهیزکنید که ممکن است جان شما یا دیگران را به خطر بیاندازند. این موارد را به دقت با پزشک خودتان بررسی نمایید. برخی از افرادیکه مدت زیادی بدون شوک یا علایم بالینی باقی میمانند امکان رانندگی را البته تنها با اجازه پزشک دریافت میکنند.
ایمنی و وسیله کاشتنی شما
هم ضربانساز و هم ICD فعالیت الکتریکی قلب شما را کنترل میکنند. در نتیجه میدانهای الکتریکی یا مغناطیسی بزرگ به شکل بالقوهای ممکن است بر روی آنها تاثیر بگذرند. هر چه میدانهای الکتریکی یا مغناطیسی بزرگتر بوده یا به دستگاه شما نزدیکتر باشند، احتمال تاثیر آنها بیشتر است. اینها رهنمودهایی میباشند که بیان میکنند چه تجهیزات و فنآوریهایی میتوانند به ضربانساز یا دفبیریلاتورکاشتنی ICD تاثیر بگذارند. همواره به دقت و تفضیل در مورد سوالات خود یا نگرانیهایتان با پزشک خودتان مشورت کنید.
بدون خطر یا با خطر کم
- وسایل الکتریکی منزل مانند دریل الکتریکی، کنترل تلویزیون، اجاق میکروویر، تشکهای برقی، رادیو و… (برخی از این وسایل ممکن است با یک ضربان تداخل کنند ولی اغلب افراد میتوانند از آنها استفاده کنند. گرچه بهتر است اگر میکروویو روشن است درست پهلوی آن نایستید).
- تجهیزات دندانپزشکی (برخی افراد ذکر میکنند که در هنگام استفاده از دریل دندانپزشکی بر روی دندانها، دچار افزایش مقدار ضربان قلب میشوند).
- پرتوتابی تشخیصی مانند استفاده از اشعه ایکس.
- استفاده از شوک الکتریکی در درمان برخی از اختلالات روانی.
خطر متوسط
- تلفنهای بیسیم و موبایل، ضربانساز یا ICD را تحت تاثیر قرار نمیدهند، اما با تغییر فنآوری برخی تلفنهای جدیدتر که از فرکانسهای جدیدتری استفاده میکنند، ممکن است آنها را تحت تاثیر قرار دهند. با پزشک خود در مورد این وسایل صحبت کرده و مطالعات و گزارشات مربوط به آنها را مرور کنید. جهت ایمنی در هنگام استفاده از موبایل، گوشی تلفن را در گوش سمت مقابل محل قرارگیری دستگاه قرار دهید.
- تخریب با امواج رادیویی که جهت درمان برخی آریتمیها به کار میرود ممکن است دستگاه شما را تحت تاثیر قرار دهد. در طول درمان و پس از آن ضروری است که پزشک به دقت وضعیت شما را ارزیابی نماید.
- گرمادرمانی با موج کوتاه یا میکروویو که یک روش درمانی فیزیکی برای برخی انواع التهاب مفاصل و برخی انواع جراحیها میباشند، ممکن است به ضربانساز شما آسیب بزند.
- پرتودرمانی (جهت درمان سرطان) ممکن است به ضربانساز یا ICD شما آسیب بزند و با افزایش میزان پرتوتابی، این خطر بیشتر هم میشود. دستگاه شما باید در طول درمان به دقت کنترل شده و دارای محافظ باشد.
- تحریک الکتریکی اعصاب از طریق پوست (TENS) که یک درمان برای دردهای حاد و یا مزمن است، ممکن است برای مدت کوتاهی فعالیت ضربانساز را مهارکند. این اثر با برنامهریزی مجدد ضربانساز رفع میشود.
- سنگ شکنی با امواج خارج از بدن (ESWL) یک درمان غیرتهاجمی است که مجموعهای از شوکها را به کلیه وارد میسازد تا سنگهای آن را بشکند تا این سنگها با ادرار دفع شوند. برنامه ضربانساز باید برای دوره سنگ شکنی و پس از آن تطبیق داده شود.
خطر زیاد (پرهیز کامل از این موقعیتها)
- نباید به افراد دارای ICD یا ضربانساز اجازه داده شود که از M.R.I استفاده نمایند چرا که ام.آر.آی از میدان مغناطیسی بسیار قوی استفاده مینماید.
- سیستمهای دزدگیر، فلزیاب و مراقبتهای فرودگاه در اکثر افراد سبب بروز هیچ علامتی نمیشوند و شما میتوانید از آنها عبور کنید. اما باید توجه داشته باشید که بسیاری از سازمانها دارای سیستمهای ضدسرقتی هستند که نزدیک درهای ورودی آنها بوده و پنهان هستند. شما نباید نزدیک دستگاه دزدگیر یا فلزیاب برای مدت زیادی بمانید و نباید جلوی چنین دستگاهی خم شوید. اگر میخواهند شما را با یک فلزیاب دستی مثلا در فرودگاه بازرسی کنند، پرسنل حراست را از وجود دستگاه کاشتنی قلب آگاه ساخته و از آنها بخواهید که این عمل کوتاه بوده یا در صورت امکان از روشهای جایگزین استفاده کنند.
- تجهیزات تولید نیرو، خطوط فشار قوی خارج از منزل و وسایل مغناطیسی قوی (مانند برخی تجهیزات پزشکی یا موتورها) ممکن است سبب قطع فعالیت ضربانساز شوند، اگر با چنین وسایلی کار میکنید یا در نزدیکی چنین تجهیزاتی میباشید، با پزشک خود در این زمینه صحبت کنید.
جراحی ماز
در برخی از مبتلایان به فیبریلاسیون دهلیزی مزمن، عملی موسوم به جراحی ماز انجام میشود. در این عمل یک سری برش در داخل قلب ایجاد میشود و یک درهم ریختگی (ماز) بوجود میآید که مسیرهای الکتریکی موجود در عضله قلب را بلوک مینماید. این جراحی در فردی انجام میشود که در وی داروها، ضربانساز یا سایر درمانها مؤثر نبودهاند. یک کاندیدای مناسب فردی است که فیبریلاسیون دهلیزی کنترل نشدهای دارد که باعث میشود خون در دهلیزهای قلب وی، تمایل به لخته شدن داشته باشد و بعد از تشکیل این لختههای خونی و انتقال آنها به مغز، سکته مغزی رخ دهد. این جراحی ممکن است درحین سایر انواع جراحیهای قلب نیز انجام شود.
این عمل جراحی، جراحی بزرگی است که زیر بیهوشی عمومی انجام میگیرد. جراح باید استخوان جناغ را برای دسترسی به قلب بشکافد و سپس فعالیتهای قلب و ریه را به یک دستگاه قلب و ریه مصنوعی انتقال دهد.
جراح برشهای کوچکی در هر دو دهلیز چپ و راست ایجاد میکند. این برشها الگویی را میسازند که پیامهای طبیعی الکتریکی قلب را به داخل بطنها هدایت میکند ولی پیامهای الکتریکی اضافی را بلوک مینماید.
با بهبودی این برشها، بافت ترمیمی (اسکار) تشکیل میشود که نمیتواند ایمپالسهای الکتریکی را هدایت کند. بنابراین ایمپالسهای اضافی دیگر انتقال نمییابند. این عمل جراحی در حدود ۳ ساعت طول میکشد. گاهی اوقات یک ضربانساز هم کاشته میشود.
بهبودی از جراحی ماز به یک هفته استراحت در بیمارستان نیاز دارد. ممکن است شما نیاز به مصرف داروهای ادارآور به منظور پیشگیری از احتباس مایعات و مصرف داروهای ضدپلاکتی مانند آسپیرین به منظور پیشگیری از تشکیل لخته خون داشته باشید. ممکن است شما درناحیه برش سینه احساس درد نمایید و ۲ تا ۳ ماه پس از عمل جراحی احساس خستگی نمایید. بیشتر افراد معمولا سه ماه پس از جراحی فعالیتهای معمولی خود از جمله کار خود را شروع مینمایند.
فهرست منابع
کتاب راهنمای پیشگیری و درمان بیماریهای قلبی عروقی – دکتر اکبر نیکپژوه
تاریخ آخرین ویرایش: دیماه ۱۴۰۲