قلب و دستگاه گردش خون
قلب عضوی حیاتی در بدن است و به شکل خستگیناپذیری خون را به بخشهای مختلف بدن پمپ میکند. قلب همواره یعنی چه درحال خواب و استراحت، و چه در حال انجام فعالیتهای معمولی روزانه و یا انجام ورزشهای شدید به کار خود ادامه میدهد. قلب مرکز عضلانی تولید نیرو در دستگاه گردش خون میباشد. عملکرد سالم و بینقص قلب، انسان را زنده نگه میدارد و خون حاوی مواد غذایی و اکسیژن را به تک تک سلولها در هر نقطهای از بدن میرساند.
قلب و دستگاه گردش خون، سیستم قلبیعروقی را تشکیل میدهند که عملکرد پیچیده توزیع اکسیژن و سایر مواد غذایی به سلولهای بدن و همچنین حمل دیاکسیدکربن و سایر مواد زاید جهت دفع را برعهده دارد. قلب وظیفه پمپ کردن خون را بر عهده دارد که ابتدا خون را جهت دریافت اکسیژن به ریهها میفرستد و سپس مجددا آن را به دستگاه گردش خون باز میگرداند. دستگاه گردش خون از طریق سرخرگها خون را به بافتها میرساند و از طریق سیاهرگها خون را به قلب باز میگرداند. این شبکه گسترده بیش از ۱۰۰،۰۰۰ کیلومتر عروق خونی دارد.
اندازه قلب در حدود مشت بسته یک فرد بالغ است و وزن آن کمتر از ۰/۵ کیلوگرم میباشد. برای اینکه محل قلب را مشخص کنید دست خود را درست در سمت چپ استخوان جناغ (استخوان وسط سینه) قرار دهید.
شما معمولاً میتوانید ضربان قلب خود را در این محل احساس کنید، چرا که سمت چپ قلب درست در این نقطه، در تماس نزدیک با قفسه سینه حرکت میکند. در پشت و اطراف قلب، ریه ها قرار دارند. قلب و ریهها بخوبی در ساختار استخوانی حفره قفسه سینه حفاظت میشوند. استخوان جناغ ، ستونمهرهها و دندهها این ساختار استخوانی را تشکیل میدهند.
در قلب مسیر گردش خون به شکل عدد ۸ انگلیسی میباشد. خون ابتدا از طریق دو سیاهرگ بزرگ، وارد سمت راست قلب میشود و در دو حفره سمت راست قلب جابجا میشود و سپس به ریهها منتقل میشود تا اکسیژن دریافت کند، سپس خون به حفرههای سمت چپ قلب باز میگردد و در نهایت وارد سرخرگ بزرگ آئورت میگردد. انقباض عضلات قلبی، باعث حرکت خون در قلب و عروق خونی میشود. جریان خون به علت وجود دریچههای یکطرفه مابین حفرههای قلب و عروق خونی بزرگ ، یکطرفه میباشد.
حفرههای قلبی
قلب از چهار حفره تشکیل شده است. دهلیز و بطن راست در سمت راست قلب، و دهلیز و بطن چپ در سمت چپ آن قرار دارند. این چهارحفره به شکل دو پمپ مجاور هم عمل میکنند که هریک از آنها خون را به یک سیستم کاملاً متفاوت گردش خون ارسال میکنند. سمت راست قلب، خون را به دستگاه گردش خون ریوی میفرستد که فشارخون کمتری دارد. خون بدون اکسیژن در بافت ریه از اکسیژنی که ما تنفس میکنیم، غنی میشود. سمت چپ قلب، خون را به سایر قسمتهای بدن میفرستد، یعنی خون حاوی اکسیژن و مواد غذایی، از سمت چپ قلب به سایر قسمتهای بدن میرود.
دهلیز چپ خون را از ریهها و دهلیز راست خون را از سایر قسمتهای بدن دریافت میکند. بطنها حفرههایی از قلب هستند که خون را به خارج از قلب پمپ مینمایند. هر دو پمپ سمت راست و سمت چپ قلب، همزمان با یکدیگر عمل مینمایند. ابتدا دو دهلیز و سپس دو بطن همزمان با هم منقبض شده و پس از انقباض، همزمان با هم استراحت مینمایند. دو سمت راست و چپ قلب توسط یک دیواره عضلانی به نام سپتوم از یکدیگر جدا میشوند که مانع از حرکت جریان خون از یک سمت قلب به سمت دیگر میگردد.
جهت درک بهتر جریان خون ریوی، شما میتوانید مسیر خون در سمت راست قلب را دنبال کنید. بطورتقریبی با هر ضربان قلب به اندازه یک فنجان، خون پمپ میشود. خون از طریق دو سیاهرگ بزرگ وارد دهلیز راست میشود: بزرگ سیاهرگ تحتانی که خون را از شکم و پاها جمعآوری مینماید. این خون پس از رساندن اکسیژن و مواد مغذی از طریق گلبولهای قرمز به سلولهای بدن از قسمتهای مختلف بدن جمع آوری میشود، بنابراین تنها مقدار اندکی اکسیژن داشته و حاوی دیاکسیدکربن زیادی است. دیاکسیدکربن مادهای است که بدنبال فعالیت سلولها تولید میشود. بزرگ سیاهرگ فوقانی نیز خون قسمتهای فوقانی بدن از جمله سر را به دهلیز راست برمیگرداند. دهلیز راست قلب منقبض شده و خون را از طریق یک دریچه یک طرفه به بطن راست میریزد. سپس بطن منقبض شده و خون را از طریق سرخرگ ریوی به ریهها میرساند. با عبور خون از ریه ها، خون دیاکسیدکربن خود را از دست میدهد و گلبولهای قرمز خون، اکسیژن دریافت کرده و به اصطلاح غنی یا اکسیژنه میشوند.
بطور مشابهی جریان خون سایر قسمتهای بدن از دهلیز چپ قلب آغاز میگردد. خون اکسیژندار قرمز روشن، از طریق سیاهرگ ریوی وارد دهلیز چپ میشود. دیوارههای دهلیز چپ منقبض شده و خون را از طریق یک دریچه یکطرفه به داخل بطن چپ میراند، سپس دهلیز چپ شل شده و بطن چپ با تمام توان منقبض شده و خون را بداخل سرخرگ آئورت میراند. آئورت سرخرگ بزرگی است که بر روی قلب قرار دارد و خون را به قسمتهای مختلف بدن منتقل میکند. بطن چپ، پمپ اصلی قلب است و قویترین عضلات قلب را شامل میشود.
قلب چگونه خون را پمپ میکند؟
چهار حفره قلب به شکل دو پمپ مجاور هم عمل میکنند. در سمت راست قلب، خون فاقد اکسیژن از سایر قسمتهای بدن از طریق بزرگ سیاهرگ تحتانی و فوقانی وارد دهلیز راست قلب میشود. دهلیز راست خون را به بطن راست میراند که آن نیز به نوبه خود خون را به سرخرگ ریوی میفرستد که به ریهها میرود. در ریهها خون از اکسیژن غنی میشود و دیاکسیدکربن خود را از دست میدهد. سپس خون غنی از اکسیژن از طریق سیاهرگ ریوی به سمت چپ قلب جریان پیدا میکند. دهلیز چپ خون را به بطن چپ میراند و بطن چپ با قدرت منقبض شده و خون را به آئورت میفرستد. آئورت سرخرگ بزرگی است که در بخش فوقانی قلب قرار دارد. از طریق آئورت خون غنی از اکسیژن در تمامی بدن جهت تغذیه سلولها توزیع میگردد.
جریان خون قلب یکطرفه بوده و بدقت تنظیم میشود. چهار دریچه یکطرفه که ما بین حفرههای قلبی و سرخرگهای بزرگ قرار دارند، باعث حرکت متوالی خون بین قلب و ریهها و عدم برگشت خون به عقب میشوند. دریچههای قلبی دارای یکسری بخشهای روی هم خوابیده میباشند (لتها یا برگچهها) که با باز و بسته شدن خود، جریان خون را کنترل میکنند. ساختار و عملکرد دریچههای قلبی با یکدیگر متفاوت است.
دریچههای آئورتی و ریوی که مابین بطنها و سرخرگهای بزرگ قرار دارند را دریچههای قرار دارند به دلیل لتهای داسی شکلشان، دریچههای نیمه هلالی نامیده میشوند. دریچه سهلتی بین دهلیز و بطن راست قلب و دریچه میترال بین دهلیز و بطن چپ قلب قرار داشته و این دو دریچه دریچههای دهلیزی- بطنی نامیده میشوند . لتهای دریچههای دهلیزی- بطنی از طریق طنابهای فیبری به دیواره بطنها متصل میشوند.
به هنگام انقباض بطنها و بسته شدن دریچههای دهلیزی- بطنی این طنابهای فیبری باعث میشوند تا این لتها در محل خود محکم باقی بمانند و بدنبال انقباض بطنها به سمت عقب یعنی دهلیزها برجسته نشوند.
دریچه سهلتی همانگونه که از نامش پیداست از سه برگچه یا لت تشکیل شده است. خون فاقد اکسیژن پس از عبور از این دریچه از دهلیز راست وارد بطن راست میشود. جهت خروج خون از بطن راست و ورود آن به جریان خون ریوی، خون باید از دریچه ریوی عبورکند. بدنبال انقباض بطن راست دریچه ریوی باز میشود و با شل شدن بطن بسته میشود.
پس از آنکه خون غنی از اکسیژن بداخل دهلیز چپ بازگشت، از دریچه میترال عبور میکند (نام این دریچه بدلیل شکل خاص آن است که شبیه یک نوع از کلاه کشیشها تحت عنوان«میتر» میباشد). این دریچه دارای دو لت بشدت متحرک میباشد که همزمان با انقباض بطنها بلافاصله بسته میشوند. لتهای این دریچه از طریق طنابهای کوچکی (طنابهای فیبری) به عضلات بطنها متصل میشوند.
در نهایت خون جهت خروج از بطن چپ و وارد شدن به داخل آئورت، باید از دریچه آئورت عبور کند. همزمان با عبور خون از این دریچه، لتهای آن باز شده و به دیوارههای آئورت نزدیک میشوند و پس از عبور خون از دریچه آئورت، این دریچه بسته میشود.
بافت قلبی
بیشتر بافت قلب از عضله قلبی تشکیل شده است. عضله قلبی یک عضله غیرارادی تخصص یافته میباشد که ساختار آن با عضلات سایر نقاط بدن متفاوت است. دیواره عضلانی حفرههای قلب، «میوکارد» نامیده میشود. الیاف عضلات قلبی، شبکه منحصر به فردی را تشکیل میدهند که به تحریکات الکتریکی پاسخ میدهد و سبب انقباض منظم، سریع و مداوم قلب میشود. در سطح سلولی به هنگام انقباض قلب، هر یک از سلولهای قلبی کوتاهتر شده و بنابراین دیوارههای قلب سفت و منقبض شده و با فشردن خون سبب تخلیه آن میگردند. با افزایش مجدد طول سلولها، دیوارههای عضلانی قلب شل شده و حفرههای قلبی بزرگتر میشوند و اجازه ورود دوباره خون به قلب را میدهند. یک لایه بافت تحت عنوان «اندوکارد»، سطح داخلی قلب از جمله دریچهها را میپوشاند.
این لایه یک بافت عضلانی صاف است. همچنین یک لایه بافتی سفت و محافظ، سطح خارجی میوکارد را میپوشاند. این لایه خارجی که «پریکارد» نامیده میشود در حقیقت یک کیسه دولایه فیبری میباشد که قلب و ابتدای عروق بزرگ را فراگرفته است. کیسه خارجی، قلب را در جای خود حفظ میکند و کیسه داخلی به قلب متصل میشود. یک مایع لغزنده، لایه نازکی را بین این دو لایه ایجاد میکند و اجازه حرکت آزادانه قلب در پریکارد را میدهد.
درک فعالیت مداوم قلب زمانی سادهتر میشود که ما فعالیت قلب را به واحدهای کوچکتر عملکرد پمپاژی قلب، تحت عنوان ضربان قلب تقسیم کنیم. یک قلب سالم ۵۰ تا ۷۵ مرتبه در دقیقه ضربان انجام می دهد. یعنی هر ضربان قلب در کمتر از یک ثانیه رخ میدهد. هر ضربان قلب از دو مرحله مجزا یعنی سیستول و دیاستول تشکیل شده است. سیستول مرحله انقباض و دیاستول مرحله استراحت قلب میباشد.
سیستول در واقع به شکل دو عملکرد پمپاژی متوالی قلب تحت عنوان سیستول بطنی و سیستول دهلیزی رخ میدهد. صدای«لوب – داب» که توسط گوشی پزشکی شنیده میشود، در واقع صدای بسته شدن دریچهها در طول یک چرخه ضربان قلب است. صدای اول یا همان «لوب» همزمان با بسته شدن دریچههای میترال و سهلتی است. صدای دوم قلب یا «داب» با بسته شدن دریچههای آئورتی و ریوی ایجاد میشود.
مرحله استراحت قلب دیاستول، طولانیتر بوده و با تجمع خون در دو دهلیز راست و چپ همراه است. خون غنی از اکسیژن از ریه ها به دهلیز چپ وارد می شود و خون فاید اکسیژن از سایر قسمتهای بدن وارد دهلیز راست میشود.
سیستول زمانی آغاز میشود که یک تحریک الکتریکی با منشاء سلولهای ضربانساز قلب، سبب انقباض دهلیزها و در نتیجه تخلیه خون از آنها میگردد. ابتدا دریچههای میترال و سهلتی باز میشوند و اجازه عبور خون بداخل دو بطن را میدهند. زمانیکه بطنها پر از خون شدند تحریک الکتریکی نیز به ناحیهای درست در بالای بطنها منتقل شده و سبب آغاز سیستول بطنی میگردد که مرحله سوم و نهایی میباشد. هر چهار دریچه قلبی در این مرحله درگیر هستند.
دریچههای سهلتی و میترال بسته میشوند تا از برگشت جریان خون از بطنها به سمت عقب یعنی دهلیزها جلوگیری نمایند و دریچههای ریوی و آئورتی باز میشوند تا اجازه خروج خون از قلب را بدهند. در سمت راست قلب، خون فاقد اکسیژن از بطن راست بداخل سرخرگ ریوی رانده میشود تا به سمت ریهها برود و اکسیژندار شود. در سمت چپ قلب، خون غنی از اکسیژن از طریق بطن چپ بداخل آئورت رانده شده و وارد دستگاه گردش خون عمومی بدن و همچنین سرخرگهای کرونری قلب میشود.
پس از آنکه خون بطنها را ترک کرد، بطنها شل شده و دریچههای ریوی و آئورتی بسته میشوند. با شل شدن بطنها فشار آنها کاهش یافته و اجازه بازشدن به دریچه میترال و سهلتی را میدهند و در نتیجه چرخه قلبی، دوباره آغاز میگردد.
در طول این چرخه دو پمپ مجاور راست و چپ قلب، مقدار مشابهی از خون را جابجا میکنند. حجم خونی که وارد سمت راست قلب شده و از خارج میشود، دقیقاً معادل حجم خونی است که از سمت چپ قلب عبور میکند. هرگونه تغییر در میزان خونی که وارد سمت راست قلب شما میشود (برای مثال در پاسخ به فعالیت، استرس و تغییرات دما) موجب ایجاد تغییرات واکنشی در میزان خون عبوری از سمت چپ قلب میگردد. مغز بطور مداوم شرایطی که نیازمند تغییر در میزان خونرسانی و تنظیم مجدد عملکرد قلب میباشد را کنترل مینماید.
هر انقباض قلب دو مرحله دارد: مرحله استراحت یا اتساع (دیاستول) و مرحله پمپ کردن یا انقباض (سیستول). در طول مرحله دیاستول، قلب شل شده و پر از خون میشود، یعنی خون فاقد اکسیژن از کل بدن وارد دهلیز راست و خون حاوی اکسیژن از ریهها وارد دهلیز چپ میگردد. در این مرحله بطنها نیز تا حدی از خون پر میشوند. سپس در طول مرحله سیستول (شکل سمت راست) یک تحریک الکتریکی سبب انقباض قلب میشود. در طی سیستول ابتدا دهلیزها منقبض میشوند و بطنها را بطورکامل پر از خون میکنند. سپس بطنها منقبض شده و خون را به خارج از قلب میفرستند.
وجود فعالیت الکتریکی برای ایجاد ضربان در قلب ضروری است. خونرسانی کافی به بافتهای بدن، مستلزم تعداد ضربان کافی قلب بوده و همچنین باید زمانبندی و توالی انقباضات عضلانی قلب بدقت هماهنگ باشند.
ضربانساز طبیعی قلب، “گره سینوسی- دهلیزی” است که یک گروه میکروسکوپی از سلولهای الکتریکی تخصص یافته قلبی میباشند و در بالای دهلیز راست واقع شدهاند. بدنبال ایجاد یک تحریک الکتریکی توسط “گره سینوسی– دهلیزی”، یک ضربان قلب ایجاد میشود. این تحریک از طریق مسیرهای اختصاصی به سلولهای بافت عضلانی دیوارههای قلب منتقل میشود. این تحریک ابتدا حفرههای فوقانی قلب یعنی دهلیزها را منقبض میکند و خون را بداخل بطنها میراند. سپس تحریک به ناحیه دیگری از سلولهای الکتریکی تحت عنوان “گره دهلیزی- بطنی”، که در بالای بطنها واقع شده است، منتقل میگردد. این گره به شکل یک ایستگاه تأخیری در مسیر تحریک عمل میکند و اجازه میدهد دهلیزها بطورکامل تخلیه شوند. پس از یک فاصله کوتاه زمانی، تحریک از طریق مسیرهای شاخهای وارد بطنها شده و منجر به انقباض آنها میگردد. بدنبال انقباض بطنها و تخلیه آنها، خون بداخل سرخرگریوی و آئورت وارد میشود.
زمانیکه بدن شما به میزان خون بیشتری نیاز دارد، سرعت ایجاد تحریک افزایش مییابد. همچنین پس از مصرف برخی داروها و همچنین درحالت استراحت این سرعت کاهش مییابد. پیامرسانی به قلب جهت کاهش یا افزایش ضربان قلب بر عهده سیستم عصبی خودکار میباشد. سیستم عصبی خودکار بخشی از دستگاه عصبی است که اعمال خودکار و ناخودآگاه بدن مانند ضربان قلب، فشارخون و تنفس را کنترل میکند. فعالیت سیستم عصبی خودکار سبب آزادسازی هورمونهای اپینفرین و نوراپینفرین میشود که به هنگام ورزش و استرس موجب تعداد ضربان قلب را افزایش می دهند.
فعالیت الکتریکی قلب را میتوان بر روی کاغذ ثبت و پیگیری نمود (نوار قلب یا ECG). تحریک اولیه با منشا” گره سینوسی- دهلیزی” به شکل یک موج در نوار قلب مشاهده میشود و پس از آن یک فاصله ثابت وجود دارد. بر روی نوار قلب پس از عبور تحریک از “گره دهلیزی- بطنی” شکلی همانند نیزه ایجاد میشود و پس از آن یک فاصله ثابت مجدد وجود دارد که در واقع دوره برگشت محسوب میشود.
فعالیت الکتریکی قلب
مناطقی از سلولهای تخصص یافته در بافت قلبی، میتوانند سبب آغاز تحریک الکتریکی و هدایت آن شوند. «گره سینوسی– دهلیزی» ناحیه ای از سلولهای الکتریکی در بالای دهلیز راست است که سبب ایجاد تحریکی میگردد که خود منجر به آغاز ضربان قلب میگردد. این تحریک الکتریکی، ابتدا سبب میشود که دهلیزها منقبض شوند و در نتیجه بطنها پر از خون گردند. سپس تحریک به «گره دهلیزی- بطنی» (برروی بطنها) منتقل میشود. گرهدهلیزی- بطنی از طریق مسیرهای شاخهای الکتریکی سبب تأخیر در حرکت سیگنال پیش از رسیدن آن به بطنها، میشود.
از آنجا که قلب باید به شکل مداوم خونرسانی بدن شما را تأمین کند باید به شکل پیدرپی و سختی فعالیت کند و نسبت به سایر عضلات بدن، نیازمند خونرسانی غنیتری میباشد. قلب نمیتواند از اکسیژن و مواد غذایی موجود در خونی که در داخل آن جابجا میشود استفاده کند، در نتیجه دارای دستگاه جریان خون، سرخرگها و سیاهرگهای مخصوص به خود میباشد. این جریان خون از دو سرخرگ کرونری که از سرخرگ آئورت درست در بالای دریچه آئورت در سمت چپ جدا میشوند، آغاز میگردد. این دو سرخرگ بر روی سطح عضله قلبی حرکت کرده و سپس به شاخههایی تقسیم شده و وارد عضله قلبی میشوند تا به آن خونرسانی کنند. پس از تغذیه عضله قلبی، خون وارد سیاهرگهای کرونری میگردد که به داخل سینوس کرونری و در نهایت به دهلیز راست میریزد. در این محل، خون مزبور با خون فاقد اکسیژن برگشتی از سایر قسمتهای بدن، مخلوط میشود.
بیشتر خون عضلات قدرتمند بطن چپ را، سرخرگ کرونری چپ تأمین میکند. سرخرگ چرخشی (سیرکومفلکس) کرونری در واقع شاخهای از سرخرگ کرونری چپ است که به سمت عقب قلب میرود و شاخههای فراوانی دارد. سرخرگ کرونری راست بخشی از خون بطن چپ و اغلب خون بطن راست را تأمین مینماید. بطور شگفتانگیزی، شکل و حتی اندازه سرخرگهای کرونری در افراد مختلف به شکل قابل توجهی با یکدیگر متفاوت میباشد.
در هر لحظه، بر اساس نیاز موجود، سرخرگهای کرونری خون غنی از اکسیژن را به سلولهای قلبی میرسانند. اگر فعالیت جسمانی انجام دهید، قلب سریعتر و قدرتمندتر فعالیت میکند و سرخرگهای کرونری قلب شما گشاد میشوند تا اجازه عبور خون بیشتری را بدهند.
فعالیت قلب
هم تعداد ضربان قلب و هم حجم خونی که قلب در هر ضربان پمپ میکند به سلامت و کارآیی پمپ قلب بستگی دارد. متخصصین قلب برای بررسی سلامت و کارآیی قلب، بروندهقلبی را اندازهگیری مینمایند. بروندهقلبی مقدار خونی است که قلب در هر دقیقه بداخل دستگاه گردش خون پمپ میکند و از طریق ضرب کردن حجمی از خون که بطن چپ در هر بار انقباض پمپ میکند (حجم ضربهای) در تعداد انقباضهای قلب در هر دقیقه (تعداد ضربان قلب) بدست میآید:
تعداد ضربان قلب × حجم ضربهای = برون ده قلب
بطور معمول هنگامیکه بدن به خون بیشتری نیاز داشته باشد، برای مثال هنگامیکه از پلهها بالا میروید، قلب برونده خود را از طریق افزایش تعداد ضربان قلب بیشتر میکند. اگر قلب مدت زمان زیادی با سرعت بالا به ضربان ادامه دهد، شروع به خسته شدن میکند و زمان استراحت آن کاهش مییابد به حدی که زمان استراحت برای پرشدن حفرههای قلبی از خون کافی نخواهد بود. در ورزشکاران عضله قلبی قویتر بوده و با هر انقباض، خون بیشتری را پمپ میکند. بنابراین حجم ضربهای قلب بیشتر بوده و میتواند بدون خستگی زودرس، خون کافی را برای بدن تأمین کند. در حالت استراحت تعداد ضربان قلب در ورزشکاران کمتر است چرا که عضلات قلبی آنها به حدی قوی میباشند که میتوانند خون بیشتری را پمپ کرده و اکسیژن کافی بدن را تأمین نمایند. قلب ورزشکاران به هنگام فعالیت ممکن است همان تعداد ضربان قلب در حالت استراحت در افراد غیر ورزشکار را داشته باشد، اما قلب آنها قادر به فعالیت بیشتری بوده و ورزشکاران میتوانند بدون احساس خستگی مدت زمان بیشتری بدوند.
در حالت استراحت تعداد ضربان قلب در یک فرد سالم، بین ۵۰ تا ۷۵ ضربان در هر دقیقه است. هنگامی که شما ورزش می کنید ضربان قلب شما ممکن است به ۱۶۵ ضربان در هر دقیقه یا بیشتر هم برسد. سن نقش تعیین کننده ای در حداکثر تعداد ضربان قلب ایفا میکند. حداکثر تعداد ضربان قلب را میتوان به شکل نسبتاً دقیقی از طریق فرمول زیر محاسبه نمود:
سن – ۲۲۰ = حداکثر تعداد ضربان قلب
برخی عوامل دیگر نیز میتوانند بر روی ضربان قلب تأثیر بگذارند که عبارتند از: استرس، برخی داروها، کافئین، الکل و دخانیات. هنگامیکه یک فرد سالم میخوابد، تعداد ضربان قلب وی ممکن است به ۴۰ ضربان در دقیقه کاهش بیابد. همچنین با افزایش سن تعداد ضربان قلب اندکی کاهش مییابد.
حجم ضربهای در اکثر افراد در حدود ۳۰ میلیلیتر میباشد. این بدان مفهوم است که قلب در هر ضربان تقریبا نیمی از خونی را که در داخل آن قرار دارد، پمپ میکند. قلب ورزشکاران ممکن است حجم ضربهای خود را به میزان ۵ درصد یا بیشتر افزایش دهد. کاهش حجم ضربهای یکی از اولین علایم نارسایی قلب است.
یک زن حامله برای جنین در حال رشد خود، نیازمند خون و اکسیژن بیشتری است. بنابراین حجم ضربهای در همان مراحل اولیه حاملگی کمکم بیشتر میشود و تا میزان ۴۰ تا ۵۰ درصد بیشتر از حد طبیعی افزایش مییابد. متعاقب بدنیا آمدن نوزاد، این مقادیر به حد طبیعی باز میگردند.
دستگاه گردش خون، سیستم بسیار گستردهای دارد که خون را از قلب به قسمتهای مختلف بدن فرستاده و سپس دوباره به قلب باز میگرداند. عروقی که خون را از قلب به قسمتهای مختلف بدن منتقل میکنند سرخرگ، و عروقی که خون را به قلب بر میگردانند سیاهرگ نامیده میشوند.
سرخرگهای اصلی پس از خروج از قلب بطورمداوم به شاخههای باریکتری تقسیم میشوند و در نهایت خون را به کوچکترین ساختارهای بدن یعنی سلولها میرسانند. خون پس از واگذاری اکسیژن و مواد غذایی خود و دریافت دیاکسیدکربن و سایر مواد زاید وارد سیاهرگهای کوچکی شده و این سیاهرگها با به هم پیوستن خود سیاهرگهای بزرگتری را تشکیل میدهند و در نهایت از طریق دو سیاهرگ بزرگ زیرین و زبرین وارد دهلیز راست قلب میشود. در سطح سلولی، اکسیژن و مواد غذایی از میان دیواره مویرگهای میکروسکوپی مبادله میشوند.
سرخرگها و مویرگها
آئورت که بزرگترین سرخرگ بدن است از سمت چپ قلب شروع میشود. قطر آئورت در حدود ۲/۵ سانتیمتر بوده، حاوی خون غنی از اکسیژن است و آئورت از بطن چپ به سمت بالا رفته و پس از یک قوس و به طرف شکم پایین میرود. سرخرگهای بزرگ به شاخههای مختلفی تقسیم میشوند که خون بخشهای مختلف بدن را تأمین می کنند. سرخرگهای کاروتید و مهرهای به سر و گردن میروند.
سرخرگ زیر ترقوه ای خون دست را تأمین میکند. آئورت شکمی نزولی شاخههایی را به معده، کبد، کلیهها و رودهها میفرستد و توسط این سرخرگها خون این اعضا را تامین مینماید. در نهایت آئورت به دو سرخرگ انتهایی ایلیاک تقسیم میشود که خود تبدیل به سرخرگهای رانی میشوند که به پاها میروند.
سرخرگ ریوی از بطن راست خارج میشود و خون فاقد اکسیژن را جهت دریافت اکسیژن به ریهها میفرستد. گردش خون ریوی مشابه گردش خون عمومی (سیستمیک) بدن است ولی به ریه ها محدود می شود. در ریهها تبادل اکسیژن و دیاکسیدکربن در سطح سلولی رخ میدهد.
سرخرگها به عروق کوچکتری تقسیم میشوند که سرخرگچه نامیده میشوند. سرخرگها و سرخرگچهها دارای دیوارههای انعطاف پذیری هستند که میتوانند تنگ و گشاد شوند، عملی که تاثیری حیاتی در هدایت جریان خون دارد. خون همواره در محلی که مقاومت کمتری دارد راحتتر حرکت میکند، بنابراین سرخرگهای گشاد شده سبب افزایش جریان خون شده و سرخرگهای تنگ شده موجب کاهش جریان خون میشوند.
شاخههای انتهایی سرخرگچهها مویرگ نامیده میشوند. مویرگها کوچکترین عروق هستند. اکثر مویرگها دارای دیوارهای به ضخامت تنها یک سلول هستند. مویرگهای تخصصی انواع مختلف بافتهای بدن، اجازه عبور مولکولهای مختلف از دیواره خود را میدهند. برای مثال در ریهها مولکولهای دیاکسیدکربن (یک ماده زاید) از خون خارج میشوند تا از طریق تنفس دفع شوند و این در حالی است که مولکولهای اکسیژن از طریق دیواره مویرگها وارد خون میشوند. در دستگاه گوارش و در رودهها مولکولهای مواد غذایی از دیواره مویرگها گذشته و وارد خون میشوند.
سیاهرگها
در سطح سلولی بدن، مویرگها خونی که اکسیژن آن مصرف شده است را دریافت میکنند. مویرگها به عروق بزرگتری جریان پیدا میکنند که سیاهرگچه نامیده میشوند. سیاهرگچهها نیز به هم پیوسته و سیاهرگها را تشکیل میدهند. فشار سیاهرگها بطور قابل توجهی کمتر از سرخرگها میباشد و دیوارههای آنها نیز نازکتر هستند. به همین دلیل است که نمونه خون از سیاهرگها گرفته میشود. دیواره سیاهرگها هم مانند سرخرگها تنگ و گشاد میشوند. هرگونه انقباض در عضلات شما سیاهرگها را تحت فشار قرار داده و به جریان خون کمک میکند تا بر جاذبه زمین غلبه کرده و به سمت قلب جریان پیدا کند. همچنین یک سیستم دریچهای یک طرفه در سیاهرگها وجود دارد که از برگشت خون به عقب جلوگیری کرده و منجر به جریان یکطرفه خون در مسیر صحیح میشود.
جریان خون سیاهرگی بدن از طریق دو رگ بزرگ وارد قلب میشود: بزرگ سیاهرگ زبرین که خون بخش فوقانی بدن را به قلب میآورد و بزرگ سیاهرگ زیرین که خون قسمت تحتاتی بدن را به قلب باز میگرداند. این دو رگ وارد دهلیز راست میشوند. دهلیز راست خون را به بطن راست میفرستد تا از آن جا دریافت اکسیژن به ریهها جهت منتقل شود.
خون
خون یک ناقل مایع می باشدکه برای حفظ یک محیط مطلوب جهت رشد سلولهای بدن اکسیژن، آنزیمها(پروتئین هایی که باعث تسریع و پیشبرد واکنشهای شیمیایی در بدن می شوند) و سایر مواد غذایی حیاتی را به سلول می رساند. خون از یکسری سلولهای تخصصی (گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و پلاکتها) و پلاسما (مایعی که سلولهای خون در آن معلق هستند) تشکیل شده است.
سلولهای قرمز خون که اریتروسیت یا گلبولهای قرمز هم نامیده میشوند، اکثریت سلولهای خونی را تشکیل میدهند. گلبولهای قرمز وظیفه حمل اکسیژن را برعهده دارند. هر گلبول قرمز به شکل یک نعلبکی است تا سطح آن جهت تبادل اکسیژن تا حد امکان افزایش یابد. از لحاظ شیمیایی هرگلبول قرمز مقدار زیادی از یک ماده تحت عنوان هموگلوبین دارد که در واقع یک پروتئین حاوی آهن است و وظیفه انتقال اکسیژن را برعهده دارد. با عبور گلبولهای قرمز از ریهها یعنی محلی که غنی از اکسیژن میباشد، هموگلوبین سریعاً با اکسیژن ترکیب میشود. زمانیکه گلبولهای قرمز به بافتها (یعنی محلی که غلظت اکسیژن نسبتاً پایین میباشد) میرسند، اکسیژن خود را از دست میدهند. در بافتها گلبولهای قرمز دیاکسیدکربن را که یک فرآورده زاید ناشی از فعالیت سلولها میباشد، برداشت میکنند و آنرا جهت دفع به ریهها منتقل میکنند. در ریهها دیاکسیدکربن از گلبولهای قرمز آزاد شده و با بازدم از بدن خارج میشود. گلبولهای قرمز در مغز استخوان با سرعتی در حدود ۸ میلیون گلبول در ثانیه (یا میلیاردها سلول در طی یک روز) تولید میشوند. عمر گلبولهای قرمز در حدود ۳ تا ۴ ماه است.
گلبولهای سفید خون یا لکوسیتها، نقشی حیاتی در حفاظت از بدن در مقابل عفونت ایفا میکنند. یک دسته ازگلبولهای سفید خون که لنفوسیت نامیده میشوند، ارگانیسمهای میکروسکوپی مهاجم یا سایر مواد مضر برای بدن را شناسایی میکنند و سبب آغاز پاسخ ایمنی در بدن میشوند. زمانی که بدن با عفونت مقابله میکند، تعداد گلبولهای سفید افزایش مییابد.
همچنین سلولهای دیگری نیز در پلاسما معلق میباشند که پلاکت نامیده میشوند و هنگام آسیب به عروق خونی سبب آغاز واکنش تشکیل لخته خون میشوند. گلبولهای سفید و پلاکتها تنها ۱ تا ۲ درصد حجم خون را تشکیل میدهند.
در حدود ۵۵ درصد حجم خون را پلاسما تشکیل میدهد که مایعی زرد رنگ میباشد و حاوی پروتئینها، گلوکز (قند)، کلسترول و سایر اجزا میباشد. پروتئینهای پلاسما نقشهای متفاوتی را برعهده دارند: حمل مواد غذایی، دخالت در فرآیند لخته شدن و عمل به عنوان پادتن برای مبارزه با عفونت.
دستگاه تنفسی اکسیژن را از هوا به داخل ریهها منتقل کرده و سپس در ریهها اکسیژن را
وارد خون نموده و بالاخره محصولات زاید فرآیند انرژیزایی سلولها یعنی دیاکسیدکربن را دفع مینماید. بخشهای مختلف دستگاه تنفس متعاقب فعالیت خود، هوا را وارد ریهها نموده و سپس آن را خارج میسازند. ریهها محل فرآیندهای بیوشیمیایی تنفس نیز میباشند و در آنها اکسیژنگیری و دفع دیاکسیدکربن خون در سطح سلولی رخ میدهند.
به موازات این مسیرهای هوایی، شبکهای از عروق خونی، خون را به بافت ریه میرسانند. مویرگهای کوچک، سطح کیسههای هوایی را میپوشانند و از طریق دیوارههای این مویرگها، اکسیژن از کیسههای هوایی به خون منتقل میشود. همچنین ملکولهای دیاکسیدکربن که از بافتهای بدن توسط خون به ریهها آورده شدهاند نیز جهت دفع با بازدم به داخل کیسههای هوایی منتقل میشوند. خون غنی از اکسیژن به قلب منتقل میگردد تا از آنجا به تمامی بدن انتقال یابد و به همین ترتیب خون حاوی دیاکسیدکربن به سمت ریهها میرود تا دیاکسیدکربن آن در بازدم دفع شود.
هنگامیکه شما عمل دم را انجام میدهید هوای زیادی از طریق نای وارد ریهها میشود. ریهها ابتدا به مسیرهای شاخه شاخه عبور هوا (تحت عنوان نایژه یا برونش) و درنهایت پس از تقسیمات متوالی در بافت ریه به دستههای میکروسکوپی از کیسههای هوایی یا همان آلوئولها منتهی میشوند. شبکهای از عروق خونی ریز (مویرگها) سطح کیسههای هوایی را میپوشانند. تبادل اکسیژن از طریق دیوارههای مویرگها و کیسههای هوایی صورت میگیرد، بگونهای که اکسیژن از بافت ریهها به داخل جریان خون منتقل میشود و مواد زاید مانند دیاکسیدکربن از جریان خون بداخل ریهها جهت دفع از بدن از طریق بازدم منتقل میگردد.
شما در حالت طبیعی آگاهی اندکی از فعالیت و ضربان قلب خودتان دارید و ممکن است حتی متوجه ضربان طبیعی قلب خود نشوید. جریان خون یک عمل غیرارادی اما فعال است،
یعنی دستگاه قلبیعروقی بطور مداوم خود را با تغییرات محیط خارجی و نیازهای مختلف بدن تطبیق میدهد. دستگاه گردش خون با سرعت خود را با تغییرات تطبیق داده و سایر دستگاههای بدن را نیز از طریق تنظیم میزان جریان خون در آنها هدایت میکند. حتی کاری ساده نظیر سرپا ایستادن نیز نیازمند افزایش جریان خون به پاها میباشد بنابراین قلب باید با شدت بیشتری فعالیت کند تا بر نیروی جاذبه زمین غلبه کند. این امر بدان مفهوم است که باید جریان خون سایر قسمتهای بدن کاهش یابد و قلب هم جهت تطبیق با این فعالیت، تعداد ضربان یا حجم ضربهای خود را افزایش دهد. دو سیستمی که به تنظیم عملکرد قلب کمک میکنند در درجه اول مغز و دستگاه عصبی و در درجه دوم کلیهها هستند.
مغز و دستگاه عصبی
بطور دایم اطلاعات مربوط به عواملی همچون کشش دیواره سرخرگها و میزان اکسیژن خون توسط گیرندههای دستگاه عصبی در سراسر بدن دریافت میشوند. این اطلاعات از طریق مواد شیمیایی تحت عنوان ناقل عصبی به مغز منتقل میشوند. در ساقه مغز در قاعده جمجمه مراکز تنظیم کنندهای وجود دارند که اعمال ناخودآگاه بدن را کنترل مینمایند. این اعمال ناخودآگاه بدن عبارتند از: تعداد ضربان قلب، فشارخون و تنفس. مراکز تنظیم کننده، این اطلاعات را دریافت کرده و پاسخ مورد نیاز را ایجاد میکنند. ناقلهای عصبی مثل آدرنالین، پیامهای صادر شده از این مراکز را به عضو هدف منتقل میکنند (مثل دستور منقبض کردن رگها یا افزایش تعداد تنفس جهت دریافت بیشتر اکسیژن).
کلیهها
کلیهها حجم مایعات بدن را تحت تأثیر قرار میدهند و در نتیجه میتوانند سبب بروز تغییرات حجم در گردش خون شوند. از این راه کلیهها به شکل قابل توجهی فشارخون را کنترل میکنند.
همچنین کلیهها میتوانند آنزیمهایی را آزاد سازند که از طریق منقبض کردن رگها، افزایش دادن سطح سدیم خون و بالابردن میزان تجمع آب، سبب افزایش فشارخون شوند. کلیهها میتوانند خود را با تغییرات محیط تطبیق دهند برای مثال اگر بدن آب از دست بدهد، آنها ادرار را تغلیظ میکنند و ادرار کمتری تولید مینمایند. همچنین اگر مقدار زیادی غذای پرنمک را بخورید کلیهها آب را دفع نمیکنند (احتباس آب) و در نتیجه ادرار کمتری تولید میکنند.
در ایران بیماریهای قلبیعروقی علت اصلی مرگ و میر در مردان و زنان هستند. بیماریهای قلبیعروقی اشکال مختلفی مانند: فشارخونبالا، بیماریسرخرگهایکرونری، بیماریهای دریچهای قلب، نارسایی احتقانی قلبی، تصلبشرایین (آترواسکلروز) و سکته مغزی دارند.
به دلیل بار سنگینی که این بیماریها از لحاظ اقتصادی و سلامت بر جامعه وارد میسازند، تحقیقات وسیعی برای پیشگیری از این بیماریها انجام گرفته است. در طول دهههای اخیر مطالعات وسیعی بر روی صدها هزار نفر انجام گرفته است. این مطالعات عوامل خطری را که سبب افزایش احتمال ابتلا فرد به بیماریهای قلبیعروقی می شوند را مشخص نمودهاند. آگاهی از این عوامل خطر و چگونگی کنترل آنها این فرصت را این فرصت را بوجود می آورد که بتوان از بروز این بیماری ها پیشگیری کرده و یا در صورت ابتلا از شدت آن کاست. بیماریهای قلبیعروقی تهدیدی عمده برای جامعه انسانی به شمار میآیند ولی میتوان میزان مرگ و میر ناشی از آنها را به شکل قابل توجهی کاهش داد، چراکه بسیاری از افراد میتوانند تغییرات مثبتی را در شیوه زندگی خود ایجاد کرده و از ایجاد و یا بدترشدن این بیماریها پیشگیری کنند.
این تغییرات پیشگیرانه (شامل تغذیهسالمقلبی، افزایشفعالیتجسمانی و برخورد با عادات خطرناکی مثل استعمالدخانیات یا مصرف الکل) بدلیل ماهیت بیماریهای قلبیعروقی و نحوه درمان آنها، اهمیت بسیار زیادی دارند. بیماریهای قلبیعروقی به آهستگی ایجاد شده و اغلب علامتی نیز ندارند. عواملی چون رسوب کلسترول یا فشارخون بالا ممکن است در کودکی آغاز شده و برای چندین دهه تشخیص داده نشوند، بنابراین بهترین راهکار پیشگیری است.
در حدود نیمی از موارد مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبیعروقی ناگهانی هستند یعنی بروز آنها غیرمنتظره بوده و فرصت کمی نیز برای تدابیر درمانی وجود دارد. برخی از درمانهای متداول امروزی (مانند جراحی بایپس سرخرگ کرونری) را نمیتوان برای هر فرد در معرض خطر انجام داد. سایر اقدامات درمانی مانند آنژیوپلاستی با بالن مشکل کنونی فرد را درمان میکنند اما روند بیماری زمینهای را متوقف نمیسازند.
ایجاد تغییرات سالم در شیوه زندگی مطابق با رهنمودهایی که از چندین دهه تحقیقات بدست آمدهاند نه تنها سبب پیشگیری از بیماریهای قلبیعروقی میشوند بلکه خطر ابتلا به بیماریهای خطرناکی مثل سرطان و دیابت (بیماری قند خون) را نیز کاهش میدهند.
برخی عواملخطر بیماریهای قلبیعروقی قابل کنترل هستند، در حالیکه سایر عواملخطر تحت کنترل ما نیستند. برخی از عوامل خطری که شما را تحت تأثیر قرار میدهند، ممکن است در طول زندگی شما دچار تغییر شوند. البته داشتن یک یا چند عامل خطر اصلی بیماریهای قلبیعروقی به این مفهوم نیست که فرد بطور حتم مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی شده یا در اثر آنها میمیرد. در واقع هر چه تعداد این عوامل خطر بیشتر باشد، فرد به احتمال بیشتری به بیماری قلبیعروقی مبتلا خواهد شد. با آگاهی از عوامل خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی، میتوان میزان خطر احتمالی را تا حد امکان کاهش داد.
عوامل خطری که قابل کنترل نمیباشند عبارتند از:
جنسیت: مردان نسبت به زنان در سنین پایینتری دچار حملات قلبی میشوند. زنان پیش از یائسگی بدلیل وجود هورمونهای جنسی خود در مقابل بیماریهای قلبیعروقی محافظت میشوند. با این حال هنوز هم بیماریهای قلبیعروقی علت اصلی مرگومیر در زنان میباشند. پس از یائسگی خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی در زنان شروع به افزایش میکند. پس از ۶۵ سالگی خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی در زنان مشابه مردان همسن خود بوده و حتی پس از ۷۵ سالگی، زنان نسبت به مردان همسن خود در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی میباشند.
افزایش سن: با افزایش سن خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی افزایش مییابد. بیش از ۸۰ درصد افرادیکه بدلیل ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی میمیرند، بیش از ۶۵ سال سن دارند. با افزایش سن، عملکرد قلب ضعیفتر می شود، دیوارههای قلب ضخیمتر میشوند، قدرت پمپ کردن قلب کمتر میشود و دیوارههای سرخرگها ممکن است سفت و باریکتر شوند. علاوه بر سفت و سخت شدن سرخرگها (تصلب شرایین یا آترواسکلروز)، ابتلا به سایر بیماریها مانند فشارخون بالا نیز ممکن است مشکل را تشدید کنند. پر واضح است که این روند تحت تأثیر شیوه زندگی از جمله رژیم غذایی و فعالیت جسمانی ا ست.
ژنتیک: بیماریهای قلبیعروقی درخانوادهها به شکل ژنتیکی بوده و افرادیکه دارای پدر و مادر یا برادر و خواهر دچار بیماری سرخرگ کرونری هستند به احتمال بیشتری به این بیماریها مبتلا میشوند. افزایش خطر زمانی بیشتر است که فرد سابقهای از مرگ در یکی از اعضای خانواده بدلیل ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی در سنین پایین را داشته باشد (یعنی مرگ ناشی از بیماریهای قلبیعروقی در سن زیر ۵۵ سال در مردان و زیر ۶۵ سال در زنان). قومیت و نژاد هم در ایجاد بیماریهای قلبیعروقی نقش دارند. سیاهپوستان به دلیل فشار خون بالاتر نسبت به سفیدپوستان در معرض خطر بیشتری میباشند. فعلا نمی توان مواد ژنتیکی خود را تغییر داد، اما آگاهی از وضعیت ژنتیکی در انسان باعث میشود که فرد سایر عوامل خطر قابل کنترل را بهتر مدیریت نماید.
عوامل خطر عمدهای که قابل کنترل، قابل اصلاح و یا قابل درمان هستند عبارتند از:
کلسترول خون بالا: افزایش سطح کلسترول خون بطورمستقیم خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی را افزایش میدهد. کلسترول ماده چربی مانندی است که درخون حمل میشود، البته کلسترول اضافی از طریق غذاهایی با منشاء حیوانی مثل گوشت، تخم مرغ و لبنیات وارد بدن میشود.
فشار خون بالا (هیپرتانسیون): فشار خون بالا خطر ایجاد بسیاری از بیماریهای قلبیعروقی مانند بیماری سرخرگهای کرونری، حمله قلبی، نارسایی کلیه، نارسایی احتقانی قلب و سکته مغزی را افزایش می دهد. سایر عوامل دیگری مانند چاقی، سوء مصرف الکل، رژیم غذایی ناسالم یا عدم فعالیت جسمانی نیز میتوانند در ایجاد فشارخون بالا دخیل باشند، البته ممکن است انسان بدون وجود هیچ یک از این عوامل، باز هم مبتلا به فشارخون بالا شود.
چاقی و افزایش وزن: چاقی و افزایش وزن بدن در ایجاد خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی مستقل از سایر عوامل خطر دخیل میباشد، چرا که سبب افزایش بارکاری قلب میشود. چاقی فشارخون را افزایش داده، اثرات مضری برروی کلسترول داشته و در ایجاد بیماری قند خون (دیابت) دخیل میباشد.
عدم فعالیت جسمانی: شیوه زندگی غیرفعال سبب افزایش خطر ابتلا به اضافهوزن، سطح کلسترول خونبالا، فشارخونبالا و دیابت (بیماری قند خون) میشود. ورزش منظم حتی درحد متوسط، سبب کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی میشود.
بیماری قند خون یا دیابت نوع ۲: ابتلا به دیابت، فرد را در معرض خطر جدی قرار میدهد. درحدود ۶۵ تا ۷۵ درصد افراد مبتلا به دیابت به علت ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی میمیرند. کنترل دیابت ممکن است خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی را نیز کنترل کند.
سیگار: افراد سیگاری نسبت به افراد غیرسیگاری علاوه بر افزایش خطر ابتلا به سرطان ریه، در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی نیز میباشند. استعمال سیگار سبب افزایش تعداد ضربان قلب و انقباض سرخرگها شده و در انسداد سرخرگها توسط پلاک دخالت نموده و ممکن است منجر به ضربان نامنظم قلب (آریتمی) شود. همچنین سبب افزایش میزان خطر لخته شدن خون و در نتیجه حمله قلبی و سکته مغزی میگردد. حتی تماس با دود سیگار موجب افزایش میزان بروز بیماریهای قلبیعروقی در افراد غیرسیگاری میگردد.
یائسگی زودرس: زمانیکه یک زن دچار یائسگی زودرس میگردد (خواه به شکل طبیعی و خواه بدلیل جراحی) وی درمعرض خطر بیشتر ابتلا به بیماری سرخرگهایکرونری قرار میگیرد.
سایر عوامل موثر که عوامل مداخلهکننده نامیده میشوند نیز با بیماریهای قلبیعروقی مرتبط میباشند، اما اهمیت آنها هنوز بطور کامل شناخته نشده یا مورد سنجش قرار نگرفتهاند. این عوامل عبارتند از:
استرس: به نظر میرسد که استرس (به ویژه در برخی افراد) سبب افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی میشود. شاید علت این افزایش میزان خطر، بالا رفتن تعداد ضربان قلب و فشارخون و آسیب به سرخرگها بدلیل استرس میباشدکه با گذشت زمان روی می دهد. همچنین ممکن است استرس در ایجاد سایر رفتارهای مخاطرهآمیز مثل تغذیه بیش از حد، استعمال دخانیات و سوء مصرف الکل دخیل باشد.
الکل: مطابق دستور صریح اسلام، نوشیدن الکل مجاز نیست. اگر پیرو سایر ادیان الهی هستید، توجه داشته باشید که نوشیدن مقادیر بیش از حد الکل میتواند فشارخون را افزایش داده و اثر منفی بر روی سطح کلسترول و تریگلیسرید (چربی خون) داشته باشد و ممکن است منجر به ایجاد ضربان نامنظم قلبی (آریتمی) گردد.
قرصهای ضدبارداری: قرصهای ضدبارداری ممکن است سبب افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی در افراد سیگاری یا مبتلا به فشارخونبالا بویژه در افراد بالای ۳۵ سال شوند. قرصهای ضدحاملگی جدید حاوی سطح هورمون کمتری نسبت به قرصهای قبلی میباشند و مستقل از سایر عوامل خطر بطور عمومی ایمن تلقی میشوند. پس از ۳۵ سالگی بدلیل افزایش خطر ابتلا به حمله قلبی و لخته شدن خون، افراد سیگاری نباید از قرصهای ضدحاملگی استفاده کنند.
بیماریهای قلبی و ژنتیک
به دلیل اینکه بیماریهای قلبیعروقی تمایلی به ارثی بودن دارند، ابتلا والدین یا برادر و خواهرها به بیماریهای قلبیعروقی یکی از عوامل اصلی خطر است. اما هیچ ژن واحدی برای بیماریهای قلبیعروقی وجود ندارد. در نتیجه متخصصین ژنتیک تصور میکنند که ممکن است بیش از هزار ژن مجزا بر روی سیستم قلبیعروقی موثر باشند. ژنهای جداگانهای برای چاقی، فشارخون بالا و دیابت وجود دارند که همگی عوامل خطر بیماریهای قلبیعروقی میباشند. دانشمندان هنوز در حال بررسی این ژنها هستند و نحوه تعامل آنها با یکدیگر و با سایر عوامل نظیر رژیم غذایی را در یک فرد و خانواده وی مورد ارزیابی قرار میدهند. بسیاری از متخصصین ژنتیک هم بر این عقیدهاند که موثرترین رویکرد برای یک فرد پرخطر از نظر ژنتیکی جهت پیشگیری از ابتلا به بیماری قلبی، پیروی از شیوه سالم زندگی میباشد.
سایر مباحث تحقیقاتی شامل تولید داروهای موثر بر عوامل ژنتیکی مستعد کننده، همراه با کشف تستهای ژنتیکی جهت شناسایی افراد پرخطر میباشند. برای شناخت، درمان و ابداع تستهای تشخیصی موثر، راه زیادی در آینده در پیش روی تحقیقات ژنتیکی میباشد.
Please wait while flipbook is loading. For more related info, FAQs and issues please refer to DearFlip WordPress Flipbook Plugin Help documentation.
عوامل خطر قابل کنترل بیماریهای قلبیعروقی:
افزایش سطح کلسترول خون بطورمستقیم خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی را افزایش میدهد. کلسترول ماده چربی مانندی است که درخون حمل میشود، البته کلسترول اضافی از طریق غذاهایی با منشاء حیوانی مثل گوشت، تخم مرغ و لبنیات وارد بدن میشود.
فشارخونبالا خطر ایجاد بسیاری از بیماریهای قلبیعروقی مانند بیماری سرخرگهای کرونری، حمله قلبی، نارسایی کلیه، نارسایی احتقانی قلب و سکته مغزی را افزایش می دهد. سایر عوامل دیگری مانند چاقی، سوء مصرف الکل، رژیم غذایی ناسالم یا عدم فعالیت جسمانی نیز میتوانند در ایجاد فشارخون بالا دخیل باشند، البته ممکن است انسان بدون وجود هیچ یک از این عوامل، باز هم مبتلا به فشارخون بالا شود.
چاقی و افزایش وزن بدن در ایجاد خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی مستقل از سایر عوامل خطر دخیل میباشد، چرا که سبب افزایش بارکاری قلب میشود. چاقی فشارخون را افزایش داده، اثرات مضری برروی کلسترول داشته و در ایجاد بیماری قند خون (دیابت) دخیل میباشد.
شیوه زندگی غیرفعال سبب افزایش خطر ابتلا به اضافهوزن، سطح کلسترول خونبالا، فشارخونبالا و دیابت (بیماری قند خون) میشود. ورزش منظم حتی درحد متوسط، سبب کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی میشود.
ابتلا به دیابت، فرد را در معرض خطر جدی قرار میدهد. درحدود ۶۵ تا ۷۵ درصد افراد مبتلا به دیابت به علت ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی میمیرند. کنترل دیابت ممکن است خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی را نیز کنترل کند.
افراد سیگاری نسبت به افراد غیرسیگاری علاوه بر افزایش خطر ابتلا به سرطان ریه، در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی نیز میباشند. استعمال سیگار سبب افزایش تعداد ضربان قلب و انقباض سرخرگها شده و در انسداد سرخرگها توسط پلاک دخالت نموده و ممکن است منجر به ضربان نامنظم قلب (آریتمی) شود. همچنین سبب افزایش میزان خطر لخته شدن خون و در نتیجه حمله قلبی و سکته مغزی میگردد. حتی تماس با دود سیگار موجب افزایش میزان بروز بیماریهای قلبیعروقی در افراد غیرسیگاری میگردد.
زمانی که یک زن دچار یائسگی زودرس میگردد (خواه به شکل طبیعی و خواه بدلیل جراحی) وی درمعرض خطر بیشتر ابتلا به بیماری سرخرگهایکرونری قرار میگیرد.
توصیههای کلی سلامتی برای شما بیمار محترم و اعضای خانواده تان عبارتند از:
۱. مصرف مرتب و منظم داروها بر اساس دستور پزشک معالجتان
۲. رعایت رژیم سالم غذایی بر اساس رهنمودهای پزشک معالجتان
۳. انجام مناسب فعالیت جسمانی بر اساس رهنمودهای پزشک معالجتان
۴. عدم استفاده از سیگار، قلیان و…
۵. مراجعه مجدد به پزشک معالجتان در تاریخ تعیین شده
۶. مراجعه فوری به پزشک معالجتان (یا اورژانس) در صورت بروز علایم و نشانههای غیر عادی توضیح داده شده
۷. مدیریت استرس و تنشهای عصبی
۸. رعایت سایر مواردی که پزشک معالجتان در ویزیت و معاینه بالینی به شما رهنمود داده است.
برای اعضای خانواده شما:
۱. رعایت رژیم سالم غذایی
۲. انجام فعالیت مناسب جسمانی بر اساس وضعیت سلامتی، سن و…
۳. عدم استفاده از سیگار، قلیان و…
۴. مدیریت استرس و تنشهای عصبی
۵. استفاده از اقدامات پیشگیرانه بالینی و چکاپهای پزشکی و سلامتی علمی و معتبر بر اساس سن و جنس و…
بسیار مهم!
همیشه با پزشک معالج خودتان در ارتباط باشید
قلب و دستگاه گردش خون
ساختار و عملکرد قلب دریچههای قلبی ضربان قلب سیستم هدایت الکتریکی قلبی جریان خون کرونری
معاینات بالینی و آزمایشهای تشخیصی
برای مطالعه، کتابچه بالا را ورق بزنید، از بزرگنمایی و حالت تمام صفحه
زنان و بیماریهای قلبی
بیماریهای قلبیعروقی، قاتل شماره یک زنان تفاوتهای مابین زنان و مردان مبتلا به