آموزش (Education) را فرآیندی هدفمند برای تسهیل یادگیری می دانند که در طی آن تجربیاتی که بر شیوه درک مردم در ارتباط با محیط های اجتماعی، فرهنگی و فیزیکی خود تاثیر می گذارد، منتقل می شود.
آموزش سلامت (Health Education) ترکیبی از تجربیات یادگیری است که طراحی می شوند تا از طریق تعامل بین آموزش دهندگان و فراگیران، فرصت های یادگیری درباره سلامت را فراهم می کند تا عمل آگاهانه منجر به سلامت در افراد، گروه ها و جوامع تسهیل شود. این فرآیند یادگیری می تواند مردم را برای تصمیم گیری آگاهانه و تغییر داوطلبانه شرایط یا اصلاح رفتار برای افزایش سلامت توانمند سازد.
هدف آموزش سلامت را می توان ارتقای سواد سلامتی، اتخاذ رفتار سالم توسط افراد، گروه ها و جوامع و گسترش فرهنگ سلامت در سطح جامعه دانست.
سواد سلامت (Health Literacy): مجموعه مهارت ها و قابلیت هایی که مردم در طول زندگی خود کسب می کنند تا بتوانند برای تصمیم گیری های آگاهانه، کاستن از خطرات سلامت و افزایش کیفیت زندگی، اطلاعات سلامت را جستجو و دریافت کنند، درک نمایند، ارزیابی کنند و به کار بگیرند.
ارتقای سلامت (Health Promotion): ترکیب برنامه ریزی شده ای است از مکانیسم های آموزشی، سیاستگزاری، محیطی، قانونی یا سازمانی حمایت کننده از عملکردها و وضعیت هایی که افراد، گروه ها و جوامع را به سوی سلامت هدایت می کند. در سال ۱۹۸۶ و در شهر اتاوا مکانیسم هایی برای عملیاتی کردن ارتقای سلامت در سطح جهان پیشنهاد شد که به منشور اتاوا (Ottawa Charter) معروف شد. محورهای اصلی این منشور را سیاست های عمومی مرتبط با سلامت، ایجاد محیط های حامی سلامت، تقویت اقدامات جامعه در زمینه سلامت، توسعه مهارت های فردی و بازنگری در نظام ارائه خدمات سلامت تشکیل می دهد.
آموزش دهنده سلامت (Health Educator): فردی است که مهارت های تخصصی را برای استفاده از راهبردها و روش های مناسب آموزشی در جهت تسهیل تدوین سیاست ها، مداخلات و نظام های هدایت کننده به سمت سلامت افراد، گروه ها و جوامع، کسب کرده است. اهم وظایف آموزش دهندگان سلامت عبارتست از:
۱. برقراری ارتباط بین سلامت و نیازهای سلامت جامعه با مفاهیم و منابع آموزش سلامت
۲. ایفای نقش به عنوان فرد مرجع فرآیندهای آموزش سلامت
۳. سنجش نیاز های افراد و جامعه برای آموزش سلامت
۴. طراحی برنامه های آموزش سلامت موثر
۵. شرکت در اجرای برنامه های آموزش سلامت
۶. ارزیابی اثربخشی برنامه های آموزش سلامت
۷. هماهنگی برای تهیه خدمات و محصولات آموزش سلامت
رفتارهای مخاطره آمیز (Risk Behaviors): رفتارها، عادات یا اعمالی که افراد را در معرض خطر بیماری یا مشکلات مرتبط با سلامت قرار می دهند. از نمونه های اطن رفتارها می توان به کشیدن سیگار، رفتار جنسی غیر ایمن، تغذیه نامناسب، رفتارهای خطرناک رانندگی، خشونت خانگی، کمبود تحرک بدنی و استفاده از مواد مخدر، اشاره کرد. برای مطالعه رفتار در حوزه سلامت با هدف اصلاح رفتارهای مخاطره آمیز و تقویت رفتارهای سالم، نیاز به چارچوب های علمی تجربه شده داریم که با عنوان عنوان نظریه و الگوها شناخته می شوند.
نظریه (Theory): مجموعه ای از مفاهیم، تعاریف و فرضیه ها که با مشخص کردن ارتباط بین متغیرها، نگاهی نظام مند به وقایع و موقعیت ها دارد تا وقایع را توضیح دهد و پیشگویی کند. درواقع نقش نظریه بازکردن کلاف پیچیده پدیده ها و ساده کردن آنهاست تا درک پیچیدگی های طبیعت برای انسان ساده شود. نظریه ها، فرآیندها با هدف یادگیری اصولی توضیح می دهند.
الگو (Model): توصیف های کلی و فرضیه ای هستند که اغلب بر اساس یک شباهت در کنار هم قرار می گیرند و برای تحلیل یا توضیح پدیده ای به کار می روند. الگوها بیشتر به ارائه و معرفی فرآیندها می پردازند و معمولا به صورت گرافیکی نمایش داده می شوند.
در الگوها و نظریه ها سه محور اصلی مورد توجه قرار می گیرد: عوامل اصلی که پدیده مورد نظر را تحت تاثیر قرار می دهند، ارتباط بین این عوامل و موقعیت هایی که در آنها چنین ارتباطاتی رخ می دهد.
دلایل استفاده از نظریه ها و الگوهای مطالعه رفتار در حوزه سلامت:
۱. اثبات اثر بخشی برنامه و ارائه مستندات برای آن
۲. امکان درک بهتر و عمیق تر رفتار با کمک آنها و ترسیم چارچوب مفهومی علمی برای مطالعه تغییر رفتار
۳. جلوگیری از بروز انحراف در طراحی و اجرای برنامه آموزشی
۴. تدوین و ترسیم اهداف پژوهشی/ آموزشی دقیق و کاربردی
۵. مکان انتشار دستاوردهای مطالعه در مجلات و منابع معتبر
یک نکته مهم: بسیاری از پژوهش های طراحی و اجرا شده در حوزه آموزش سلامت براساس الگوی دانش/ نگرش/ عملکرد (Knowledge, Attitude, Practice: KAP) است.این الگو به دلایلی نمی تواند ابزار خوبی برای مطالعه رفتار در حوزه سلامت باشد. از طرفی رفتار پدیده ای است پیچیده که به نظر نمی رسد این چارچوب برای توضیح و پیشگویی آن کافی باشد. به عبارت دیگر، تغییر در دانش، الزاما و به سادگی اصلاح نگرش و رفتار را به دنبال نخواهد داشت.از طرف دیگر، عوامل میانی و واسطه ای در فرآیند تغییر رفتار مؤثر هستند که در این الگو مورد توجه قرار نمی گیرند.
مفهوم (Concept): اجزای اصلی و سازنده یک نظریه یا الگو که خمیر اصلی شکل دهنده آنهاست. مفاهیم قابل اندازه گیری نیستند.
سازه (Construct): وقتی مفاهیم یک نظریه و الگو گسترش یابد و شکل ساده تری به خود بگیرد تا برای استفاده در یک نظریه یا الگوی خاص به کار روند، به آن سازه گفته می شود. سازه ها در واقع مفاهیم سنتز شده یک نظریه یا الگو هستند.
متغیر (Variable): شکل عملی سازه های یک نظریه یا الگو که قابل اندازه گیری است و در طی ارزیابی یک برنامه مبتنی بر نظریه و الگو مورد سنجش قرار می گیرند.
اساس دسته بندی نظریه ها و الگوها در منابع و دیدگاه صاحبنظران مختلف، متفاوت است. دو نوع دسته بندی زیر، نمونه هایی هستند که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند:
۱- دسته بندی براساس کارکرد الگوها و نظریه ها:
• الگوهای برنامه ریزی (Planning Models): که برای برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی برنامه های ارتقای سلامت به کار می روند. پرسید- پروسید و بازاریابی اجتماعی، از دسته این نوع الگوها هستند.
• الگوهای تغییر رفتار (Behavior Change Models): که ارتباط علیتی بین فرآیندهای موثر بر رفتار را مشخص می کنند. الگوهایی مانند الگوی باور سلامتی (HBM)، نظریه عمل استدلالی/ رفتار برنامه ریزی شده (TRA/TPB) و الگوی فرانظریه ای (TTM) از این گروه به شمار می روند.
۲- دسته بندی براساس سطح مخاطب:
• الگوهای فردی (Personal) که برای بررسی رفتارها در سطوح فردی به کار می روند. از نمونه های آن می توان به HBM, TRA/TPB, TTM اشاره کرد.
• الگوهای بین فردی (Interpersonal) که رفتارهای مرتبط با بیش از یک نفر را بررسی می کنند. نظریه شناختی اجتماعی (Social Cognitive Theory) و حمایت ها و شبکه های اجتماعی (Social Supports and Social Networks) از این دسته هستند.
• الگوهای سازمانی و اجتماعی (Organizational and Social Models) که به تغییر رفتار در سطح اجتماع می پردازند و نمونه آن نظریه انتشار نوآوری (Diffusion of Innovation) است.