تأثیر اخلاق بر عملکرد و سرنوشت سازمان
فرآیند کاربردی کردن اخلاق در رفتار افراد و گروه ها در سازمان و روش به کار گیری اخلاق در مدیریت و سرنوشت سازمان، شامل مراحل زیر است:
- رویکرد اخلاقی زمینه ساز سرآمدی و موفقیت سازمان است
- اعتمادآفرینی زمینه ساز اخلاق حرفه ای در سازمان است
- اعتمادآفرینی نتیجه پیش بینی پذیری رفتاری افراد و سازمان است
- پیش بینی پذیری رفتار نتیجه استمرار و قانون مندی رفتار افراد در سازمان است
- استمرار و قانون مندی رفتار افراد در سازمان نتیجه پذیرش مسئولیت و پاسخ گویی در برابر تعهدات است
- پذیرش مسئولیت و پاسخ گویی در برابر تعهدات، نتیجه درونی شدن قانون و شکل گیری در باورهای افراد است.
هرچه میزان اعتماد به سازمان، برنامه ها و مدیران ارشد، (میانی و پایه) بیشتر باشد، میزان تعهد به سازمان و وظایف بیشتر خواهد شد.
اعتمادآفرینی سبب افزایش توان سازمان در پاسخ گویی به تعهدات و وظایف خواهد شد.
اعتمادآفرینی از پیش بینی پذیری رفتار ایجاد می شود چرا که هر اندازه رفتار ما برای دیگران آسان و دقیق تر باشد، اعتماد به ما بیشتر خواهد شد و میزان ریسک پذیری دیگران در ارتباط با ما کمتر خواهد بود. اعتماد آفرینی در شرایطی انجام می پذیرد که ما نیازمند اتکا به دیگران هستیم.
برای تصمیم سازی و تصمیم گیری درباره انجام فرآیندهای کاری نیازمند آن هستیم که بر رفتار و عملکرد افراد تکیه کنیم. اعتماد افراد و محیط به سازمان، نشانگر معقول بودن رابط سازمان با محیط است.
هر چه سازمان خود را قانون مندتر و پایبندتر به رعایت تعهدات خود نماید، به همان میزان قابلیت پیش بینی پذیری خود را در برابر دیگران و محیط، افزایش خواهد داد. محیط در ارتباط با سازمان از ریسک نامعقول گریزان است و نامعقول بودن ریسک نشانگر بیماری در ارتباط سازمان با محیط است. سازمان باید به گونه ای باشد که ارتباط با آن ریسک معقول داشته باشد.
بر همین اساس هر سازمان لازم است که با چهار رویکرد به اعتمادآفرینی نسبت به محیط بپردازد:
- اعتمادآفرینی ژرف و راسخ و نه سطحی
- اعتماد آفرینی اصیل و نه کاذب و ظاهری
- اعتمادآفرینی فراگیر و نه ناقص
- اعتمادآفرینی پایدار و نه متزلزل