با حسادت مدیران چگونه برخورد کنیم؟
مقایسه خود با دیگران بخش اساسی از تجارب انسان است. این امر تقریبا در هر مرحله از زندگی قابل مشاهده است؛ کودک نوپایی که اسباببازی جدید میخواهد زیرا دوستش یکی از آن را دارد؛ نوجوانی به دنبال بهترین برنامه ویرایش عکس است تا تصاویر اینستاگرامش بهتر از دوستانش باشد یا یک بزرگسال بابت اینکه قرنطینه خود را در آپارتمانی با بالکن و چشماندازی عالی سپری کرده شکرگزار است، در حالی که همتای او این مدت را در استودیویی بدون پنجره گذرانده است.
در محیط کاری نیز مقایسهها امری عادی است. گاهی اوقات، ما به ارائه عالی یک همکار غبطه میخوریم یا به دلیل اینکه شخص دیگری برای پروژه پرطرفدار انتخاب شده است، حسادت میکنیم. همچنین برخی اوقات در پاسخ به موفقیتهای خود نیز با حسادت دیگران روبرو میشویم.
اما اگر این حسادت یا کینه از سمت مدیر شما باشد، چه میکنید؟
هنگامی که یک مدیر فاقد اعتماد به نفس با زیرمجموعهای که از او برتری دارند، مواجه میشود، احتمالا احساس خطر میکند. تحقیقات نشان میدهد که در چنین مواردی، مدیران تمایل دارند به چند طریق واکنش نشان دهند:
واکنشهایی که به شما آسیب نمیرسانند
مدیر شما راهی پیدا میکند تا فروتنانه خود را سرزنش کند و معتقد است که عملکرد بالای شما به دلیل استثنایی بودن شما است. در چنین مواردی ممکن است متوجه شوید که مدیر شما برای خود یک روایت نادرست از عملکرد شما تعریف میکند به این معنا که محبوبیت شما نتیجه نبوغ و امتیاز شما است.
این کار به آنها کمک میکند تا کاستیها یا عدم محبوبیت خود را در این مقایسه، توجیه کنند. اگر در چنین شرایطی هستید، مدیر شما با احتمال زیادی بیضرر است و بهتر است که آشوب به پا نکنید.
واکنشهایی که میتواند به شما آسیب برسانند
مدیر شما غالبا مواردی را بیان میکند که نشان از حسادت آشکار آنها دارد. در اینجا نشانههایی از سخنچینی وجود دارد که نشان میدهد واکنش آنها موذیانه است:
- آنها همیشه چیزی برای انتقاد از کار شما دارند حتی زمانی که کار شما نتیجه میدهد و توسط دیگران تحسین میشود.
- آنها بهطور مکرر در طول جلسات گروهی یا تکی صحبت شما را قطع میکنند.
- موفقیتهای شما را در مقابل تیم کوچک میشمارند.
- شما را نادیده میگیرند.
- از نشانه گرفتن اشتباهات شما لذت میبرند.
- به شما پروژه هایی میدهند که هیچ فرد دیگری نمیخواهد آن را انجام دهد.
اگر در چنین شرایطی هستید، مدیر شما ممکن است احساس کند توجهی که دریافت میکنید نامطلوب و غیرمنصفانه است. آنها احتمالا شما را بهعنوان یک تهدید میبینند و نفرتپراکنی میکنند.
برای یک مدیر با این طرز تفکر معمول است که از شما فاصله بگیرد، شما را از نظر اجتماعی کنار بگذارد و سعی کند هر مزیتی که در سیستم دارید، از بین ببرد. آگاه باشید که شما مقصر نیستید اما این موضوع میتواند بر رشد و توسعه شما تاثیر بگذارد.
مدیریت احساسات
اگر فکر میکنید که چشمانداز آینده شما به دلیل وجود مدیر حسود کمرنگ میشود، از نکات زیر برای مدیریت احساسات آنها و مسیر شغلی خودتان استفاده کنید:
۱- روانشناسی را درک کنید. رئیس شما انسان است و به اندازه دیگران نیازمند شان و احترام در محیط کاری است. هنگامی که آنها شما را برتر از خود ببینند احساس خطر میکنند؛ بهویژه اگر محبوبیت و موقعیت خود را تقلیلیافته ببینند دچار حسادت، غبطه یا ناامیدی میشوند. روانشناسان این موقعیت را محرومیت نسبی مینامند؛ هنگامی که فرد در مقایسه خود با دیگران احساس ضعف یا حقارت میکند، همراه با این تصور که از آنها بدتر است.
با اینکه مسئولیت مقابله با احساس ناامنی و کینه برعهده شخص مدیر شما است، باید بررسی کنید که آیا مورد رفتاری وجود دارد که باید در خود تغییر دهید. از خود بپرسید:
- آیا به این شخص بهطور نسبتا برابر توجه نشان میدهم؟
- آیا در زمان مناسب قدرشناس هستم؟
- آیا از کار تیمی پشت موفقیتهایم شناخت و قدردانی کافی دارم؟
با پاسخ به این سوالات، در موقعیت بهتری خواهید بود و متوجه میشوید که آیا رفتارهای شخصی شما منجر به عدم امنیت آنها شده است یا خیر.
۲- واکنشهای آنها را با فروتنی مدیریت کنید. بدون شک، زمانی که موفقیت کسب میکنیم، عملکرد را به جاهطلبی، پشتکار، مهارتها و تواناییهای خود نسبت میدهیم. اگرچه ممکن است درست به نظر برسد، اما ما باید شرایط استثنایی و فرصتهای مناسبی را که در طول مسیر کسب کردهایم، تصدیق نماییم.
اینجاست که میتوانید به مدیر خود یادآوری کنید که بابت حمایت، مشاوره، حمایت مالی و اجازه مواجهه با شرایط متفاوت در این مسیر، سپاسگزار هستید. این کار را نهتنها در مکالمات خصوصی بلکه بهطور عمومی در برابر ذینفعانی که مدیر شما برای آنها ارزش قائل است، باید انجام دهید.
بهعنوان مثال دفعه بعد که کار شما مورد تحسین واقع شد باید بگویید: «بخش بزرگی از موفقیت خود را مدیون حمایتهای مدیرم و فرصتهایی که در اختیار من قرار داد، هستم. میخواهم از مدیرم تشکر ویژه کنم که من را تشویق کرد. این اتفاق تنها به دلیل عملکرد من نیست بلکه نتیجه تمام تصمیماتی است که آنها برای تحقق پروژه گرفتهاند.»
به یاد داشته باشید، تواضع و فروتنی شما باید واقعی باشد. در صورت لزوم، رویدادها و داستانهای مخصوصی را بیان کنید که نمایانگر پشتیبانی مدیر شما هستند یا درباره چگونگی کمک مدیرتان در کار با یک چالش بزرگ صحبت کنید. از مدیر خود تشکر کنید که شما را در معرض فرصتهای بزرگ شبکهسازی و توسعه قرار داده یا فرصتی را برای کار در پروژههای سطح بالا فراهم کرده است.
- از موفقیت خود برای توانمند کردن مدیر و همتایان خود استفاده کنید.
وقتی پیشرفت میکنید، ممکن است بیشتر روی خود تمرکز کنید. اما توقف و یافتن راهی برای اثرگذاری بر موفقیت دیگران بسیار حیاتی است. فرض کنید به دلیل موفقیتتان دارای سطحی از برتری هستید. ابتدا این قدرت را با مدیر خود به اشتراک بگذارید. آنها را در جریان وقایع حساس قرار دهید. با ستاره شدن خود، برای آنها سابقه شوید. همچنین میتوانید از طریق مشاوره رسمی یا غیررسمی با با برگزاری کارگاههای تیمی، تخصص خود را با همتایان به اشتراک بگذارید. مدیر شما احتمالا این رفتارها را مثبت تفسیر میکند و بهجای تهدید، به شما به چشم سرمایهای برای تیم نگاه میکند. - کشمکشهای قدرت و موقعیت را فعالانه خنثی کنید.
اگر مدیر شما از ستاره شدن شما احساس خطر میکند، ممکن است در تاکید بر قدرت و نفوذ خود در جلسات عمومی و در مقابل ذینفعان، پرخاشگرانهتر رفتار کند. آگاه باشید، زمانی که مدیرتان قدرت خود را به رخ میکشد، احتمالا ناشی از حس حسادت او است. برای خنثی کردن منبع این تهدید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که در این مبارزه کسب قدرت و مقام، مقابله به مثل نکنید. در عوض، رئیس خود را با تایید تخصص و اختیاراتش تصدیق کنید. به آنها یادآوری کنید که شما قدر حمایت و مشارکت آنها در موفقیتتان را میدانید.
میتوانید چنین بگویید: «من متوجه جایگاه شما هستم و تخصصتان را تحسین میکنم. در حقیقت، دوست دارم نصایح شما درباره انجام این کار را بدانم. دانش و مهارتهای شما در گذشته به من کمک کرده است و من میخواهم از پیشرفت شما درس بگیرم.» این کار میتواند امنیت و اثربخشی مثبت ایجاد کرده و از خراب شدن وجهه عمومی شما جلوگیری کند.
اجازه ندهید اقدامات مدیرتان شما را ناامید کند. اگر مدیرتان سعی دارد شما را کنار بگذارد، با روشهای مختلف به شما آسیب برساند یا موفقیت شما را خراب کند، بدانید که روشهایی برای مدیریت رفتار بد آنها و تبدیل رقابت به اتحاد وجود دارد.
ترجمه شده از: مجله کسب و کار هاروارد