آیا پزشکیِ علمی غربی، استعماری و شیمیایی است؟
بازی با واژه ها یکی از ترفندهای شبه علم است. استفاده از طنین واژهها بدون رعایت معنی آنها! به قول مولوی: «راه هموار است و زیرش دامها / قحط معنی در میان نامها!»

بعضی از واژه ها برای مردم طنین خوب و دلپذیری دارند و سلامت را تداعی میکنند. مانند: طبیعی، انرژی، ویتامین، اکسیژن، عرفانی، یا گیاهی. بعضی از واژه ها نیز طنینی از علم جدید و به روز بودن دارند. مانند: کوانتوم، میدان یا مدار انرژی، یا واژههای برساخته مانند فنومیکز!! (که اهالی طب سنتی از روی ژنومیکز برساختهاند).
بعضی از واژهها هم یادآور چیزهایی منفور و ناخواستنیاند و برای گروهی از مردم بیماری و اسارت را تداعی میکنند. مانند: شیمیایی، مواد صنعتی، استعماری، صهیونیستی، یا غربی.
اغلب این واژهها، در جای خود، معانی درست و معتبری دارند. برخی از آنها به ساحت علم تعلق دارند و دانشمندان از آنها با دقت و اعتبار درخور سخن میگویند.
اما اهالی شبهعلم کاری به معنای واقعی یا علمی واژهها ندارند. بلکه میخواهند که از طنین آنها برای به دام انداختن مخاطب و تبدیل مخاطب به مشتری سوءاستفاده کنند.
برای مثال، این کوانتوم بدبخت، یکی از مظلومترین واژههای جهان است. مکانیک کوانتومی یکی از پیشرفتهترین مباحث علم فیزیک است. برای شروع به فهمیدن آن باید دانش عمیقی از ریاضیات و فیزیک داشت. البته کاربردهای آن در علم و فن آوری جدید نیز شگفت آورند. به عنوان نمونه، کاربرد نیمهرساناها در فنآوری جدید از میوههای این شاخه از علم است. هروقت با تلفن هوشمند یا لپتاپ خود کار میکنید، در عمل دارید کاربرد و نیز صحت پیشبینیهای مکانیک کوانتوم را تجربه میکنید. حتی اگر چیزی از آن ندانید.
اما فریبکارانی مانند دیپاک چوپرا[۱] که از «شفای کوانتومی» سخن میگوید، یا آنهایی که بساط «عرفان کوانتومی» را به راه انداختهاند، هیچ بهرهای از واقعیت این علم ندارند[۲]. آنها فقط میخواهند از طنین علمی واژهی مطنطن کوانتوم و نیز این که اغلب مخاطبین آنها دانش کافی برای فهم درست و علمی کوانتوم را ندارند، بهره ببرند و به ادعاهای خود رنگ و بوی علمی و مدرن بدهند (به یاد داشته باشیم که حتی سرسختترین دشمنان علم نیز در ته دل خود، خودآگاه یا ناخودآگاه، به علم احترام میگذارند و از احترام مردم به علم آگاهند. آنها ادعا میکنند. که علم نیز وقتی به کمال برسد، ادعاهایشان را تایید میکند. با این تفاوت که آنها همین حالا هم از علم بهترند و محصول کمال علم را در اختیار دارند!!).
عرفان در جای خود و در خارج از حیطهی علم، شاخهای جذاب و زیبا از معرفت و هنر بشری است. کوانتوم نیز شاخهای پیچیده و شگفتانگیز از معرفت علمی است. اما عرفان کوانتومی چیزی نیست جز ادعای فریبکارانهای که نه بهرهای از عرفان دارد و نه دانشی از کوانتوم. فقط از طنین زیبای این دو واژه سوءاستفاده می کند.
به همین قیاس، انرژی درمانی هم نه هیچ دانشی از انرژی دارد که مفهومی فیزیکی است و نه هیچ بهرهای از درمان علمی را به خریدار خود عرضه میکند. فقط و فقط ساخته شده است تا از طنین واژهی انرژی و نیاز مردم به درمان بهره ببرد و کیسهی فروشندگان خود را پر کند.
اهالی شبهعلم همانطور که از طنین مثبت واژهها استفاده میکنند، از طنین منفی آنها نیز غافل نیستند.
استعمار واقعیتی تاریخی است. همین را دربارهی غرب به مفهوم سیاسی آن، صهیونیسم، فراماسونری، و امثال آن میتوان گفت. درست مانند کوانتوم و انرژی و اکسیژن، اهل دانش (برای مثال، تاریخدانان یا متخصصان علوم سیاسی و اجتماعی) از این واژهها به طور معتبر و بهجا استفاده میکنند و معنای واقعی آنها را در نظر میگیرند. اما برخی دیگر که معرف حضور هستند! فقط میخواهند از طنین منفی این واژهها نزد گروهی از مردم سوءاستفاده کنند.
نهاد علم به هیچ جغرافیا یا ایدئولوژی سیاسی خاصی تعلق ندارد. علم ارزشهای خود را دارد مانند «جستجوی مداوم شواهد و مستندات و اشتیاق به تصحیح و بهروز کردن خود با استفاده با شواهد جدید.» یا «اعتبار ندادن به هیچ ادعایی بدون آن که دلیل یا مستندات کافی به نفع آن وجود داشته باشد.» اما این ارزشها. «میراث مشترک بشر»اند، نه ماترک یا ملک طلق یک ملت یا گروه خاص.[۳]
همانقدر به فرانسویها و آمریکاییها تعلق دارند که به ایرانیها و ژاپنیها. به همان اندازه مدیون پاستور و فلمینگاند که زیر دین اینسینا و بیرونی. علم نهادی جهانی است. نه شرقی و نه غربی. نیز جایگاه علم والاتر از آن است که آن را حتی در دوردستترین تخیلات بیمارگونه بتوان در انحصار یا وابسته به ماسونها یا صهیونیستها یا امثال آنها دانست. نسبت دادن خدمات بیشمار علوم از جمله پزشکی به ایدئولوژیها یا گروههای سیاسی خاص، چیزی نیست جز بزرگنمایی خندهآور آنها در قالب دشمنی و کینهتوزی.
به همین قیاس است دوگانهی برساختهی طبیعی-شیمیایی
آیا هرچیز طبیعی خوب و بی عارضه است؟ خیر! برخی از پرعارضهترین داروها محصول طبیعتاند. برخی از کشندهترین سمهای جهان از طبیعت به دست میآیند. مواد مخدری مانند تریاک کاملا طبیعیاند. اما این «طبیعی بودن» هیچ امتیازی به آنها نمیدهد.
از سوی دیگر، اگر ترکیبی در طبیعت موجود نباشد اما دانشمندان در آزمایشگاه آن را تولید کرده باشند. سپس اثربخشی و ایمنی آن در درمان بیماری خاصی بر اساس مستندات علمی نشان داده شده باشد. از جمله، معلوم شده باشد که عوارض احتمالی آن در مقایسه با سود درمان بیماری مورد نظر قابل توجیه و پذیرش است (برای مثال، ریزش مو و اسهال میدهد اما مرگ ناشی از سرطان را منتفی میکند یا به عقب میاندازد).
آنوقت استفاده از آن دارو بر طبق ضوابط علم پزشکیِ و در جا و به اندازهی خود، نه مضر است، نه غربی است، و نه استعماری. عین حکم عقل است و سرپیچی از آن نیز طیرهی عقل.
البته که دانش شیمی را در تولید این مواد به کار میگیرند. اما برخلاف بمب شیمیایی، استفاده از این مواد زیانبار نیست. بله عین صرفه و فایده است.
بزرگترین رهبران ضداستعماری و آزادیخواه جهان نیز در هنگام بیماری جز این شیوه را در پیش نمیگرفتند و با استعماری خواندن پزشکی جدید و اجتناب از به کار بستن آن، عمر خود را کوتاه و استمعار را خوشوقت نمیکردند.
نوشته: دکتر کیارش آرامش متخصص پزشکی اجتماعی
منابع:
[۱] Deepak Chopra (1946)
[۲] برای تفصیلی از سوءاستفاده از کوانتوم توسط اهالی شبهعلم، به فصل «ضدعلم» این کتاب از کارل ساگان مراجعه کنید:
Sagan, The Demon-Haunted World: Science as a Candle in the Dark.
نیز برای تماشای نمونهای جالب از رسوا شدن دیپاک چوپرا در مباحثه با فیزیکدانان واقعی، این ویدیوی یوتیوب را تماشا کنید ( ویدیوهای کل این جلسه نیز در یوتیوب موجوداند):
“Quantum Physicist asking question to Deepak Chopra,” 2015, accessed December 3, 2020, https://www.youtube.com/watch?v=27ZnxgOIqX8.
[۳] Rudolph Preston Arnold, “The Common Heritage of Mankind as a Legal Concept,” The International Lawyer (۱۹۷۵).